ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مقالات
::حجاب و عفاف در آثارشعرا و نویسندگان
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزش‏مند در نهضت آزادانديشي
::مسألة شرّ در نگاه فلسفي امام سجّاد ( ع )
::پیامبر ( ص ) و عدالت اجتماعی
::پیامدهای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی زنان
::سیره عملی پیامبر (ص) در اخوّت اسلامی
::ادبیّات میراث دار ارزش های اخلاقی و اجتماعی
::گلایه ها و شِکوه های ملّا محمّد تقی ناهیدی
::نقش رهنمودهای امام خمینی (ره) در پیوند عاشورا و قیام 15 خرداد
::انسان در منابع اصيل اسلامي ( قرآن و حديث )
::داستان شراره های گل
::ابوتراب جلی
::اسراف و تبذیر از منظر امام علی (ع)
::اصطلاحات قرآنی در ارتباط با الگوی مصرف
::اصلاح الگوی مصرف در بیان شاعران
::اقتصاد سالم از دیدگاه قران و ائمه اطهار
::الگوهاي رفتاري و اخلاقي از ديدگاه قرآن و پيامبر (ص)1
::امام علی(ع)، دشمن شناسی و دشمن ستیزی
::امنیت پایدار و آرامش روانی جامعه در قرآن
::اندیشه شیعی و جهانی شدن حکومت اسلامی
::تسبیح موجودات در نهج البلاغه
::اندیشه های اجتماعی و انسانی در شعر هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::تأثیر قرآن و احادیث در دیوان شهریار
::عرفان سعدی در بوستان
::بحر طویلی در ترغیب و ترویج فرهنگ وقف در بین اقشار جامعه
::خرافه شويي در آثار استاد مطهّری
::معناشناسی «فتنه» در قرآن
::ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ
::تأثير قرآن در سلوک فردی و اجتماعی
::تأثير قرآن بر شعر تعليم
::جایگاه پیامبر اعظم (ص) در ادبیّات معاصر فارسی
::سیره ی حکومتی و سیاسی پيامبر اعظم (ص)
::اندرزهای حکیمانه ی رودکی
::اقدامات امیرکبیر در صنعتی کردن ایران و مبارزه با استعمار اقتصادی
::الگوبرداری نسل جوان از قرآن و سیرۀ معصومین
::داستان کوتاه و روی کرد نویسندگان زن شهرستان دزفول به آن
::نقش و موقعیّت زن در سیرة نظری و عملی پیامبر اعظم ( ص )
::نقش شاعران و نویسندگان در معرّفی و تعمیق منازعه ی مشروطه و مشروعه
::انفاق و روزی حلال در قرآن و احادیث
::تبیین توان مندیها، فرصت ها و تهدیدات آموزش عالی در توسعه ی فرهنگی ـ اجتماعی ایران و کشورهای منطقه
::ائمّۀ اطهار تجلّی بهترین الگوی مصرف
::حمایت های حاج ملّاعلی کنی از فقرا و ایتام
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه و استفاده از آنها در سالم سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی ها و فضایل اخلاقی
::عوامل همگرا و واگرا در اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی
::خشونت خانوادگي، زمينه، عوامل و راهكارها
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::تربيت اجتماعي در سيرة معصومين ( ع )
::زنان نامدار شیعة عصر رضوی ( ع )
::نقش پیامبر ( ص ) در پیدایش نهضت آزاد اندیشی
::مدنیّت و مفهوم آن از دیدگاه پیامبر اسلام ( ص )
::جانبازان شیمیایی
::چشم انداز زن ایرانی و پژوهش در قرن بیست و یکم
::سیره ی فرهنگی و اجتماعی امام رضا (ع)
::عشق و محبّت از ديدگاه عرفای معاصر
::نامه ای به امام رضا (ع)
::نوآوری قرآن کریم در موضوع عصمت پیامبران و مقایسه ی آن با تورات
::بررسی جریان داستان کوتاه پس از انقلاب
::علی بن مهزیار اهوازی و ارتباط او با امامان هم عصرش
::شب عاشورا
::آزادگی و ساده زیستی در زندگی شهید مدرّس
::حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن
::تشويق به انديشمندي و تبيين آزادي بيان در چهار چوب قانون
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزشمند در نهضت آزادانديشي
::انتظار و نشانه هاي ظهور
::جهاني شدن و ظهور
::ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در
::جایگاه زن در سیره و کلام پیامبر اعظم ( ص )
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::وضعیّت اجتماعی زن ایرانی از قرن 19 تا امروز و وظیفه ی او در جامعه ی معاصر ایران
::مستندات قرآنی و روایی انسجام اسلامی و برائت از مشرکین
::نقش زبان و ادبيات فارسي در اتّحاد ملّي و انسجام اسلامي
::وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و ﺷﺄن نزول و نقش آیات در انسجام اسلامی
::زبان فارسی و وحدت ملّی و انسجام اسلامی
::زبان و ادب فارسي، سند هويّت ملّي
::بررسي حقوق زنان در اسلام و كشورهاي صنعت
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::سیره و سلوک امام علی (ع) در برخورد با مخالفان
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه
::قرآن و عترت (ع) و فمینیسم
::نماز در آثار نثر عرفانی ایران
::گزیده ی چند داستان کوتاه، خاطره، نمایش نامه و فیلم نامه از دفاع مقدّ
::عشق و انديشه ي امين پور در « بي بال پريدن »
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::مباني فقهي ـ حقوقي مرتبط با مسايل اقتصادي، اشتغال و استقلال مالي زنان
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::نقش اخلاق اسلامی در تعاملات اجتماع
::وحدت امّت اسلامی از نظر امام سجّاد (ع) و ارتباط آن با دیدگاه محقّقان دین در عصر حاض
::فرهنگ ايراني
::اندیشه های میرزای نائینی در کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه
::تجلّی قرآن در آینه ی اشعار استاد بهزاد
::شیوه های الگوبرداری نسل جوان از سیره علمی و عملی عالمان دین
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::مصادیق نوآوری و شکوفایی از منظر قرآن کریم
::نقش زن در تحکیم خانواده با تکیه به رفتار حضرت فاطمه (س) در زندگی خانوادگی و نمونه ای از اشعار فارس
::نوآوری در راهکارهای تبلیغی مباحث مهدویّت در جامعه و جهان معاصر
::شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ
::امام حسين (ع) احياگر سياست پيامبر (ص
::مفاهيم اجتماعي در شعر معاصر و كهن
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نماز و نیایش
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهادی
::بررسی علل شیوع ضدّ ارزش ها از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
::قرآن و بهداشت تن و روان
::نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)
::مضامین قرآن در دیوان صباحی بیدگلی
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::دیدگاه حضرت علی (ع) در تفسیر قرآن
::بازتاب مسایل اجتماعی در اشعار شاعر معاصر ابوتراب جل
::حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) بهترین الگوی زنان جهان
::کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهاد
::نقش تعلیم و تربیتی شادی در انسان از دیدگاه قرآ
::رباعی
::سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
::پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
::نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
::همسر آزاري و خشونت خانواده
::« عدالت و ارزش‏هاي انساني در عصر جهاني شدن »
::مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
::کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
::« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
::زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
::ویژگی های بارز شهید ثالث
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
::کتاب ها


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: زهرا خلفی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 78
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 83
بازدید ماه : 1443
بازدید کل : 110782
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من زهرا خلفی خوش آمديد .لطفا جهت ترویج هرچه بهتر دین مبین اسلام و آشنایی جوانان عزیز میهن اسلامی با قرآن و اهل بیت و همچنین کتاب و مقالات چاپ شده این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید.همچنین برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد .


ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در

باسمه تعالي

 

 

 

ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در

 

جوامع اسلامی

 

 

 

ورزش یکی از مفید ترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان را پرکند ، فواید آن عبارتند از :

 

1ـ  ورزش ، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده ، او را برای انجام کارها و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد .

2ـ ورزش ، روحیّۀ شجاعت ، از خود گذشتگی ، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از خطر را در آن تقویت نموده ، ارادۀ وی را قوی می سازد .

3ـ ورزش ، توان رزمی انسان را افزایش می دهد . بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی ، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت ، مورد توجّه نبوده ، بلکه امروزه نیز حائز اهمّیّت فراوان است و تمرینات بدني قسمت عمده ای از آموزش نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد .

4- اهمّیّت سـلامتی و توان منـدی جسمـانی بر کسـی پوشیـده نیست . پیـامبر گرامی اسلام (ص) دربارۀ حقّ بدن بر انسان می فرماید : اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً ، وَ اِنَّ لِجَسَدَکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لِاَهلِکَ عَلَیکَ حَقّاً ؛ پروردگارت بر تو حقّی دارد ، و بدنت بر تو حقّی دارد ، و خانواده ات [ نیز ] بر تو حقّی دارد .

آن چـه در این  حدیث ارزنده قابل توجّه است ، این است که پیامبر بزرگوار اسلام ، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمّیّت قایل است کـه حقّ بـدن را در ردیف حقّ پروردگار [ آن هـم بلا فاصله بعد از آن] و در کنـار حـقّ خـانواده [ و حتّی قبل از آن ] ذکر می فرماید : زمانی انسان می تواند حقّ پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحـوی ادا کند ، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد .

ورزش ، کمک شایانی به ایجاد و تقویت سلامتی جسمانی و روانی می کند ، و افرادی که با روش صحیح ورزش می کنند و یا دارای کار های با تحّرک می باشند ، سالم تر بوده وعمرشان از افرادی که کارهای بدون تحّرک دارند بیشتر است .

در کتاب زن و ورزش نیز دربارة فواید ورزش چنین آمده است :

" بدن انسان برخلاف ماشین یا هر وسیلۀ دیگر که بر اثر کار و فعّالیّت مستهلک می گردد ، با کار جان گرفته و توانایی بیشتری کسب می نماید . در زمان های گذشته ، حرکت وتمرین های بدنی ، بخشی ازکار روزانۀ فرد به شمارمی رفت ، امّا امروزه بر اثر پیشرفت تکنولوژی و ماشین ، باید بیشـتر از گذشـته در جستجوی حرکـت بوده و هر فرد بایسـتی آن را در برنامـۀ روزانۀ خود بگنجاند . . . . "

به طور کلی نقش ورزش در سلامتی انسان آنقدر زیاد است که امروزه بسیاری از بیماری ها را با ورزش مداوا می کنند ، که به این شیوۀ مداوا " ورزش درمانی " گفته می شود . 

ورزش ، توان انسان را برای انجام کارهای روزمرّۀ شخصی و اجتماعی بالا می برد ، حتّی عباداتی از قبیل نماز ، روزه ، حج و جهاد نیز با بدنی سالم و نیرومند ، بهتر ، بیش تر و راحت تر جامۀ عمل به خود می پوشند .

دیدگاه اندیشمندان اسلامی دربارۀ ورزش بدین گونه است :

1 ـ ابن سینا : ورزش ، حرکتی است تابع اراده .

در ورزش ، تنفّس بلند و بزرگ و پی در پی می آید [ مراد ، تنفّس عمیق و شدّت تنفّس در اثر بالا رفتن اکسیژن مصرفی است ] . هر کس بتواند با اسلوب صحیح و متناسب با اعتدال مزاجش و در وقت و هنگام مناسب ورزش کند ، از چاره جویی [ پیش گیری ] و مداوای بیماری های مزاجی که در دنبالة آن می آید ، بی نیاز می گردد . این بهره برداری از ورزش هنگامی میسّر است که دستورات دیگر بهداشتی را به کلّی مراعات کند .

آن چه که امروزه در دنیای غرب تحت عنوان تربیت بدنی و ورزش ، و آثار مفید آن بر روی بدن مورد توجّه است ، شـالوده اش از او [ ابن سینا ] است . او در کتاب گران بهایش ، قانون در طب ـ که در عالم طب معروف است و مسایل پزشکی در آن مطرح گردیده و اطبّای بعد از او با الهام از این کتاب به امور طبابت پرداختند ، بار ها در کشور های خارجی تجدید چاپ گردیده ـ فصلی را به پرورش بدن و ورزش و آثار آن اختصاص داده است و نظریّه هایی را ارایه نموده است که در قسمت اعظم آن در باب تربیت بدنی و ورزش ، امروزه نیز مورد قبول می باشد .

2 ـ خواجه نصیرالدّین طوسی: در فراگیری [ ممارست و تجربه حاصل کردن ] هر فنّی ، ریاضت ( ورزش و بازی ) که تحریک حرارت غریزی و حفظ صحّت و نفی کسالت و بلادت [ کند فهمی ] و حدّت ذکا [ شدّت هوشیاری و سرعت انتقال و سرعت فهم ] و بعث نشاط [ برانگیخته شدن سرور و بشّاشیّت جسمی و روانی ] می باشد ، لازم است که به عادت گیرند .

3 ـ شجاع ( نویسندة کتاب انیس النّاس ) : بر پدر است تا رضاع ( شیر خوارگی ) طفل تمام شد به تأدیب و ریاضت او مشغول گردد و موارد ذیل را به او بیاموزد :

الف ) فرایض و سنن و قرآنش بیاموزند ؛

پ ) معلّم سلاح ورزی و سواری ملازمش سازد ؛

ث ) خطّ و شنا کردن بیاموزد .[1]

در قرآن ، آیاتی وجود دارد که به گونه ای بر اهمّیّت ورزش و نیرومند سازی جسم در کنار تقویت روح و بُعد علمی دلالت دارد . از جمله مواردی که نیرومندی جسمانی به عنوان یک مزیّت و امتیاز در قرآن ذکر شده ، داستان طالوت و قوم بنی اسراییل است . قوم یهود که در زیر سلطة فرعونیان ، ضعیف و ناتوان شده بودند ، بر اثر رهبری های خردمندانة حضرت موسی ( ع ) از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند ، ولی پس از مدّتی دچار غرور شده و دست به قانون شکنی زدند ، و به همـین جهت سرانجام از قوم « جالوت » که در سـاحل دریای روم ، بین فلسطین و مصر می زیستند ، شکست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نیز به اسارت جالوتیان درآمدند .

این وضع ، چندین سال ادامه داشت ، تا آن که خداوند پیامبری به نام « اشموئیل » را برای نجات و ارشاد آنها بر انگیخت . بنی اسراییل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و اميري براي آنها انتخاب كند ، تا همگي تحت فرمان و هدایت او ، با دشمن نبرد کنند و عزّت از دست رفتة خویش را باز یابند .

اشموئیل به درگاه خداوند روی آورده و خواستة قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیّت عرضه داشت ، به او وحی شد که طالوت را به پادشاهی ایشان برگزیدم .

از آنجا که طالوت مردی کشاورز بود و توانایی مالی چندانی نداشت ، اشراف با انتخاب وی مخالفت نمودند و گفتند : چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با این که ما از او شایسته تریم ؟ و او ثروت زیادی ندارد . اشموئیل در پاسخ گفت : خداوند او را بر شما برگزیده و علم و [ قدرت ] جسم او را وسعت بخشیده است . ( بقره آیة 247 )

چنانکه ملاحظه می شود ، اشموئیل پیامبر دو خصلت « گسترش علمی و توانایی جسمی » را بر دو خصوصیّت دیگر ، یعنی قدرت مالی و افتخارات نژادی و نَسَبی ، فضیلت و ترجیح می دهد و دارندة این دو خصلت را برای احراز مقام رهبری شایسته تر می داند ، در این جا قدرت بدنی با  صراحت به عنوان یک مزیّت و فضیلت مطرح شده و در کنار علم و قدرت علمی قرار گرفته و با آن مقایسه شده است .

حال که تا حدودی با ارزش و مقام والای علم و عالم از دیدگاه اسلام آشنا شدیم ، می توانیم به اهمّیّت تقویت جسم نیز پی ببریم ، زیرا در این آیة قرآنی ، نیرومندی جسمانی در ردیف نیرومندی علمی ـ و البتّه بلافاصله پس از آن ـ ذکر شده است . البتّه باید توجّه داشت نیرومندی علمی بر توانایی جسمانی اولویّت و برتری دارد و رهبر چنان چه از نظر علمی ضعیف باشد ، دیگر نمی توانـد رهبـری کند و توانایی جسمی او نیز کمکی به وی نخواهد کرد .بدین جهت است که می بینیم ابتدا توانایی علمی طالوت مطرح شده و سپس توانایی جسمی وی ، و فرموده : " وَزادَةُ بَسطََةً فِی الِعلمِ و الجِسمِ ." ازهمین جا می توان استفاده کرد که قوی بودن جسمانی برای یک ورزشکار کافی نبـوده و باید به مـوازات تقویت جسم ـ بلکه مقدّم بر تقویت جسم ـ به تقویت جنبۀ علمی و ایمانی نیز بپردازد . قـدرت بدنی و حتّی قدرت علمی فراوان ، چنان چه با ایمان به خدا همراه نگردد ، جز زیان و خسران ، فایدۀ دیگر برای جامعۀ بشری نداشته و همچون تیغ تيزی خواهد بود در دست زنگی مست .

آیۀ 251 سورۀ بقره در مورد مبارزۀ داوود و جالوت می فرماید :

" سپس آنان به فرمان خدا ایشـان [ سیاه دشمن ] را به هزیمت و شکست وا داشتند و داوود [ جوان کم سن وسال نیرومند و شجاع که در لشکر طالوت بود ] جالوت را کشت ، و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید ، و از آن چه می خواست به او تعلیم داد . "

نکتۀ قابل توجّهی که در این جا به چشم می خورد ، این است که قدرت و توان بدنی و جسمانی به تنهایی برای تکمیل شخصّیت انسان کافی نیست ؛ به همین خاطر می بینیم خداوند متعال در کنار قدرت جسمانی و حکومت بر مردم ، حکمت و دانش نیز به او داوود آموخته و مطالب فراوانی را نیز به او تعلیم می دهد .

درمورد داستان حضرت یوسف ( ع ) ، نکاتی که از این داستان به دست می آید ، عبارتند از :

1ـ برادران یوسف ، نیرومندی و ورزشکار بودن را که یک مزیّت و فضیلت است در دو آیه مطرح می کنند و می گویند : " و ما گروهی نیرومند و ورزشکاریم " و آن دو آیه عبارتند از :

الف : [ آیه 8 سـورۀ یوسف ] هنگامی کـه برادران با یکـدیگر توطئه می کنند ، می گویند : " و نَحنُ عُصبَةٌ " وآن را دلیل برتری خویش بر یوسف می دانند .

ب : [ آیه14ســوره یوسف] هنگامی کـه پـدر از این که گرگ یوسف را بخورد ابراز نگرانی می کند ، آنان در پاسخ بدو می گویند : « وَ نَحنُ عٌصبَةٌ » و داشتن نیرو و توان جسمی را مشخّصة یک محافظ و پاسدار می دانند که به خوبی می تواند به مأموریّت پاسداری و حفاظت عمل کند .

2 ـ بازی کردن و تحـرّک را ـ که خــود نوعی ورزش اسـت ـ برای کودکان لازم و ضروری می داند . به همین جهت ، برادران یوسف به بهانة بازی کردن ، یوسف را از پدرش ـ که خود یک پیامبر الهی و معصوم و دارای بینش کافی است ـ جدا می کنند و او به این که بازی برای کودكان لازم است ، اعتراض نمی کند .

3 ـ بازی ، تحرّک و ورزش ، بهتر است در هوای آزاد ، محیط باز و فضای سبز صورت گیرد ، نه در هوای آلوده و پر از دود و گازوییل و یا محیط در بسته و تنگ و به دور از طبیعت ، بدین جهت برادران یوسف به پدر می گویند : « یَرتَع و یَلعَب » تا یوسف در چمن و مراتع بگردد و بازی کند .

4 ـ در حالی که برادران یوسف ، بزرگ ترین و نابخشودنی ترین گناهان را مرتکب شده و به قول خودشان برادرشان را از روی غفلت به کشتن داده اند ، بهترین و پیامبر پسندیده ترین عذری را که ارایه می کنند ، اشتغـال به ورزش و مسـابقة ورزشی است و می گوینـد : ای پـدر ! ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم و یوسف را نزد اثاث خود گذاشتیم و گرگ او را خورد . ( آیة 17 سورة یوسف )

 

و آن پیامبر هم به آنان خرده نمی گیرد که چرا به ورزش و مسابقة ورزشی پرداختید .

در آیة 4 سورة قصص آمده است :

« هنگامی که [ موسی ] نیرومند و کامل شد ، حکمت و دانش به او دادیم ، و این گونه نیکوکاران را جزا می دهیم . »

در این آیه " اشَد " از مادة شدّت ، و به معنای نیرومند شدن است ، و " استوی " از مادّة استواء ، به معنای کمال خلقت و اعتدال آن است .

گویا یک نحو ارتباط بین سلامتی و نیرومندی جسمانی و یاد گرفتن حکمت و دانش وجود داشته باشد ، و شنیده نشده که هیچ یک از پیامبران الهی ـ که تعداد آن ها در روایات اسلامی 124000 نفر ذکر شده است ـ ضعیف و یا ناقص الخلقه بوده باشند . در مورد جانشینان دوازده گانة پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز چنین است . به همین جهت است که در آیة مذکور فرمود : هنگامی که موسی نیرومند و کامل شد حکمت و دانش به او دادیم .

در آیة 15 سورة قصص در ادامة داستان موسی ( ع ) می فرماید :

[ موسی ] در موقعی که اهل شهر در غفلت بودند ، وارد شهر شده ، و ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند ؛ یکی از پیروان او بود و دیگری از دشمنانش . آن یکی که از پیروان او بود ، از وی در برابر دشمنش تقاضای کمک کرد .

موسی که دارای روحیّة دفاع از مظلوم در برابر ظالم بود ، بلافاصله به کمک مظلوم شتافته ، با ظالم درگیر می شود . او تنها با زدن یک مشت به سینة دشمن ، او را از پای درمی آورد .

نکتة قابل توجّه در این جا است که حضرت موسی قدرت و توان خویش را در جهت دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم به کار می گیرد . همان گونه که شیرخدا ، حضرت علی مرتضی ( ع ) بود و به فرزندان خویش وصیّت فرمود :

همواره دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید .

آن گاه موسی به خاطر این قتل ناخواسته که انجام داده به درگاه خدا استغفار می کند .

در دنبالة داستان که حضرت موسی به نزدیکی شهر مدین می رسد و به دو دختر شعیب در کشیدن آب از چاه کمک می کند و پس از آن یکی از دو دختر به پدر پیشنهاد می کند که موسی را استخدام نماید و در ادامة دلیل این پیشنهاد و انتخاب را چنین بیان می کند :

« همـانا بهترین کسـي که می توانی استخدام کنی ، آن کسی است که قوی و امين باشد . » ( آیة 26 سورة قصص )

می بینیم که در این جا قوی بودن به عنوان یک مزیّت و امتیاز برای حضرت موسی ( ع ) به حساب آمده است . البتّه آن قوی بودنی که با امین بودن همراه باشد .

نکتة مهم دیگر این که ، به طور معمول ، انسان قوی و نیرومند بهتر می تواند امانت را حفظ نماید ، و « امین بودن » با قوی بودن دارای ارتباط نزدیکی است ؛ از این رو در آیة قرآن ، دو کلمة « قوی » و « امین » در کنار یکدیگر به کار برده شده اند.

قرآن کریم دربارة لزوم تقویت بنیة رزمی و نظامی می فرماید :

« در برابر آنهـا ( دشمنان ) آن چه توانایی دارید از نیروها آماده بسازید » ( آیة 60 سورة انفال )

البتّه این نیرو تنها شامل نیروهای نظامی و رزمی نبوده ، بلکه می تواند از توانایی های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و خلاصه هرچیزی را که می تواند ما را در پیروزی بر دشمن یاری دهد ، در برگیرد .

در آیة 69 سورة اعراف هنگامی که حضرت هود ( ع ) می خواهد یکی از نعمت های خدا بر قوم خود را بشمارد ، می گوید : « و به جسم شما فزونی داد .»

خداوند متعال در آیات متعّدد ، خود را قوی می نامد . از جمله در آیات  5 و 6 سورة نجم ، آیة 165 سورة بقره ، آیة 15 سورة فصّلت ، آیة 39 سورة کهف ، آیة 58 سورة ذاریات ، آیة 52 سورة انفال ، آیة 66 سورة هود و آیة 21 سورة مجادله .

اگر قوی بودن ، صفت خوبی نمی بود ، هرگز خداوند ، خود را به آن متّصف نمی فرمود .

امّا در مورد قدرت بدنی حضرت علی ( ع )  :

قدرت بدنی بی نظیر حضرت علی ( ع ) را باید در ردیف معجزات و کرامات به حساب آورد . تاریخ جهان هیچ شخص دیگری را با چنین نیروی جسمانی فوق العادّه سراغ ندارد . توانایی بدنی آن حضرت ، همان گونه که خود آن بزرگوار فرمودند ، یک قدرت عادّی و معمولی نبوده ، بلکه قدرت الهی و خدایی بود که از ایمان نیرومند او به خدا نشأت می گرفت . شاید خداوند خواسته از طریق این قدرت بدنی فوق طبیعی ، ارتباط آن حضرت با عالم فوق را به مردم بفهماند و آنها را متوجّة شایستگی او برای زمام داری و رهبری جامعة اسلامی پس از رسول خدا ( ص ) سازد ، زیرا کسی می تواند جانشین پیامبر عظیم الشأن شود که همانند وی با عوالم بالا در ارتباط بوده و از هر جهت ، توان فوق بشری برای ادارة جوامع انسانی داشته باشد ، و چنین شخصی بدون تردید ـ کسی جز علی ( ع ) نبوده است .

بی شک قدرت بدنی حضرت علی ( ع ) یکی از فضایل آن حضرت بود . همین نعمت بود که به وی امکان آن همه خدمت به اسلام عزیز را بخشید و اگر این نعمت بزرگ نبود ، اسلام آن چنان که باید پا نمی گرفت و یا به طور کلّی نابود می گردید . پیامبر بزرگ خدا ، حضرت محمّد ( ص ) در مقام ارزیابی ، یک ضربة شمشیر حضرت علی ( ع ) را از مجموع عبادات جنّ و انس ، برتر و ارزشمندتر می شمارد . به واسطة همین قدرت و شجاعت ناشی از همین ایمان بی نظیر و راسخ آن حضرت به خدا و رسولش بود که ملقّب به « اسد الله الغالب » ( یعنی همیشه پیروز خدا ) گردید .

بارزترین نمونه ای که می تواند قدرت بدنی فوق بشری حضرت علی ( ع ) را معرّفی نماید ، ماجرای فتح قلعة خیبر است . در این جنگ بسیاری از پهلوانان و جنگجویان خیبری به دست حضرت علی ( ع ) کشته شدند . حضرت علی ( ع ) پنجه در حلقة درِ خیبر انداخته و با یکی دو لرزش ، آن را از دیوار کنده و به عنوان سپر مورد استفاده قرار داد . آن گاه یک طرف در را روی یک سوی خندق قرار داد و چون طول دَر از عرض خندق کمتر بود ، سرِ دیگر آن را به روی دست گرفت و امر فرموده ، 1800 نفر جنگجوی مسلمان از روی آن عبور کرده و به خیبر داخل شوند .

اندازة این در که از جنس سنگ سخت بود ، چهار ذرع در پنج وجب و به ضخامت چهار انگشت بود . که حضرت آن را با دست چپ کنده و سپر قرار داده بود و در پایان ، آن چهل زراع به پشت سر خود پرتاب نمود . این در ، آن قدر سنگین بود که پس از پایان جنگ هفت ، هشت ، چهل ، پنجاه و حتّی هفتاد مرد جنگی سعی کردند آن را از این رو به آن رو کنند ، ولی موفّق نشدند . وقتی که از آن حضرت سؤال می شود : « هنگامی که از این در به عنوان سپر استفاده کردی ، چقدر سنگینی احساس نمودی ؟ » پاسخ می دهد : « به همان اندازه که از سپر خود احساس سنگینی می کردم » ؛ امّا باید دانست که این در با قدرت بشری کنده نشد ، بلکه قدرت الهی در بازوان حضرت علی ( ع ) بود که این در را کند ، همان گونه که خود آن حضرت فرمود :

« من هرگز آن در را با نیروی بشری از جای نکندم ، بلکه در پرتو نیروی خداداد و با ایمانی راسخ به روز بازپسین این کار را انجام دادم . »

رهبـران دینـی مـا بـه شـدّت ما را از تنبلی ، کسالت و آن چه موجب آن است بر حذر داشته اند . آنان کسالت و بی نشاطی را دشمن کار ، فعّالیّت ، تلاش و پیشرفت می دانند :

امام صادق ( ع ) فرمود : تنبلي و كسالت ، دشمن كار و تلاش است .

آنان میان مؤمن و کسالت ، فاصلة دوری می بینند :

حضـرت علی ( ع ) فرمـود : ای همـّام ! شخص با ایمـان از کسالت به دور و همیشه با نشاط است .

آنها کسالت را کلید هر کار بد و ناشایستی می دانند .

امام صادق ( ع ) فرمود :

از بی قراری کـردن و تنبلی بپرهيــز ! زیرا این دو صفت ، کلید همة کارهای بد و ناشایست می باشند .

آنان کسالت را هم برای دین ، زیان آور می دانند و هم برای دنیا .

امام صادق ( ع ) فرمود :

کسالت به دین و دنیای انسان ، زیان وارد می سازد .

امام علی ( ع ) فرمود : در کارهایت به انسان کسل و بی حال اعتماد مکن ! « و انجام کارهایت را به او محوّل منما . »

کار و اشتغال ، یکی از ضروریّات جامعه بوده و از جهات مختلف ، فواید متعدّدی به آن مترتّب است . یکی از ابعاد پر ثمر کار ، بهره مندی اقتصادی و نجات از فقر و فلاکت است . بُعد دیگر آن ، به ویژه در کارهای بدنی ، فواید جسمانی آن است ؛ و بٌعد دیگر ، ثمرات اجتماعی آن .

به همین جهت ، در احادیث اهل بیت نبوّت ( ع ) به شدّت از بي كاري نهي و به كار كردن و اشتغال ، ترغيب و تشويق شده است .

در باب استحباب کار کردن به دست خویش در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه ، نمونه هایی چند از ائمّة معصومین ( ع ) آورده شده که خود آن حضرات ـ با وجود بی نیازی از کار ـ به کارهای سخت و طاقت فرسای بدنی می پرداخته اند . برخی از فواید کار بدنی ـ که در واقع فواید ورزش نیز هست ـ عبارتند از :

1 ـ توانایی های جسمانی انسان را از مرحلة استعداد و قوّه ، به مرحلة فعلیّت رسانده و شکوفا می سازد .

2 ـ بدن انسان را در برابر بیماری ها و دشواری ها مقاوم می نماید .

3 ـ استعدادهای فکری و نظری او را به هنگام درگیری با کارها و تلاش برای حلّ مشکلات کاری ، آشکار می گرداند .

4 ـ عضلات بدن را پیچیده و نیرومند می کند .

5 ـ انسان را از کسالت خارج کرده ، به وی نشاط می بخشد .

6 ـ به قوای انسان کمال و ازدیاد می بخشد ، همان گونه که حضرت علی ( ع ) فرمودند : هر کس کار کند ، قوّتش بیشتر شده ، و هر کس در کار کردن کوتاهی کند ، ضعیف تر خواهد شد .

7 ـ موجب حفظ سلامتی ، توازن و تناسب اعضای بدن انسان است .

پس همان گونه که انسان به غذا احتیاج دارد ، همین طور ، به کار ، فعّالیّت ، تحرّک و ورزش نیز نیازمند است . کار و تحرّک برای بدن انسان ، به منزلة آب است برای گیاهان ، که لازمة رشد ، سلامتی ، شادابی و طراوت آن است .

از نظر اسلام ، ورزشکار باید دارای همّتی بلند و روحی بزرگ و دیدی وسیع باشد . او باید نیرو و توان خویش را در جهتی مصرف کند که با گذشت زمان و بالا رفتن سن و فرا رسیدن ایّام کهولت و ضعف و یا حتّی مرگ ، از بین نرود ، پس باید به خاطر جلب رضای خدا ورزش کند و از بدن نیرومند و تخصّص ورزشی خود ، در راهی که مورد رضای خدا و به نفع بندگان خدا باشد استفاده نماید .

قوی ترین مرد تاریخ جهان ، شیر خدا ، حضرت علی ( ع ) در راز و نیازی که با معبود خویش دارد ، عرضه می دارد :

« پروردگارا ! اعضا و جوارح مرا در خدمت به خودت ، قوی و نیرومند گردان . »

از این فقرة دعا چنین فهمیده می شود ، که باید ورزش ، ورزشکار و همة نیرو و توان او در جهت خدمت به خدا باشد ، تا ارزشمند تلقّی شود .

در دعای روزهای اوّل ماه رمضان در مفاتیح الجنان ( دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان ) می خوانیم :

« پروردگارا ! مرا در این روز برای انجام فرمانت قوّت بخش . »

و باز همین مطلب از فرمودة پیامبر گرامی اسلام ( ص ) استفاده می شود ؛ آنجا که فرمودند :

« خداوند بندة نیرومندش را دوست می دارد . »[2]

حضرت علی ( ع )  در این مورد می فرماید :

وَ اَفضَلُ مِن سَعَةِ المالِ صِحِّةُ البَدَنِ

« و برتر از فراوانی ثروت تندرستی است .» [3] 

پیامبر اکرم در این مورد می فرماید :

« هر که دوست دارد از همة مردم نیرومندتر باشد باید به خدا توکّل کند .[4]

و نیز می فرماید :

« اَحَبُّ اللَّهوِ اِلَی اللهِ تَعالی إجراءُ الخَیلِ وَ الرَّمی »

محبوب ترین بازی نزد خداوند متعال سوارکاری و تیراندازی است .[5]

امام سجّاد ( ع ) نیز در دعای بیستم صحیفة سجّادیّه چنین معروض می دارد :

« خداوندا ! به روان محمّـد و آل محمّد رحمت فرست ، و دست مرا در مبارزه با ظلم و اجحاف ، توانا گردان ، و به زبان من در برابر دشمن قدرت گفتار بخش ، و بر قوم بدخواه پیروزم گردان ! مقدّر فرمای که حیلة مردم حیله گر را در هم بشکنم و دست ظالم را از تعدّی و تجاوز کوتاه کنم و . . . تهدید دشمنان را به هیچ انگارم و . . . .

پروردگارا ! مقرّر بفرمای که دست های من در خیر و صلاح مردم به کار افتد ، و همچنان دست کارگر مرا از منّت گذاری و دل آزاری ایمن دار ، و زبان مرا از خودستایی و تفاخر خاموش فرمای ! »[6]

مطالعة آثار حیات انسانی ، بیانگر این واقعیّت است که حرکت فکری و روحی نمی تواند از جسم و روان انسان جدا باشد . چنانچه برای دفاع از خود با مجاهدت در راه ارزش های اخلاقی ، بین استفاده از اعضای بدن در رابطه با اشیای خارج از وجود انسان به هماهنگی نیاز است . برای شناخت و درک این واقعیّت و نکتة حسّاس که همة ذرّات عالم و همة هنرهای بارز انسان و همچنین باورها و اندیشه های ارزشمند انسانی ، نشانه ای از عظمت پروردگار جهان است ، باید به مکنونات قلبی و مکتوبات به یادگار مانده از اندیشمندان ، محقّقان ، نویسندگان و کسانی توجّه کرد که به هر طریق به این بینش و باور دست یافته و علومی را دریافته اند که می تواند راهگشای امروز و فردای جوامع انسانی باشد .

یکی از دستاوردهای علمی ، ورزش و تربیت بدنی است که ویژگی های علمی آن در ابعاد فرهنگی و اجتماعی بارز و روشن است و در بهداشت و سلامتی جسم ، نشاط و انبساط خاطر و افزایش قابلیّت های عضلات هنگام انجام امور فیزیکی مختلف و بالاخره در آموزش های اخلاقی و اجتماعی ، نقش مؤثّر و کارساز دارد . از این رو ، کشورهای مختلف جهان بر طبق قوانین خود ، جایگاه ویژه ای برای تربیت بدنی و ورزش پیش بینی کرده و سازمان ها و نهادهای اجتماعی را برای توسعة و گسترش آن به وجود آورده اند . چنان که در جامعة اسلامی ایران که امور فرهنگی ، اجتماعی و کلیّة مسایل ارزشی آن مبتنی بر فرهنگ اسلامی است ، به این امر مهم توجّه خاص شده و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر تعمیم و گسترش ورزش و تربیت بدنی تصریح و تأکید فراوان شده است . لذا یکی از جنبه های اصلی رشد و ترقّی در علوم که تربیت بدنی و ورزش از آن جدا نيست ، تحقیقات علمی در زمینه های مختلف آن است .

تربیت بدنی و ورزش به عنوان شاخه ای وسیع و همه جانبه از علم ، همچنین در مقام یک نهاد ارزشمند و گستردة اجتماعی ، از آنجا که بخشی از سلامتی و تندرستی جامعه را در قالب تحقیق ، برنامه ریزی و اجرا بر عهده گرفته است ، نیازمند شناخت صحیح وضعیّت جامعۀ مورد نظر خود می باشد .

بدیهی است ، بزرگترین رسالت تربیت بدنی و ورزش ، گسترش سلامتی و ایجاد نشاط و به طـورکلّـی ، فراهم آوردن زمینه های تأمین بهداشت جسمی و روانی آحاد تحت پوشش خویش است .

مرحوم شهید رجایی در زمانی که تصدّی وزارت خانه را به عهده داشت ، پس از بازدید از یک کلاس ورزش ( بازی های دبستانی ) چنان مجذوب حرکات و رفتار شیوۀ کار معلّم ورزش شده بود که با صـراحت اعـلام کـرد : " اگـر ورزش این است کـه مـن هـم اکنـون دیدم . . .  من نه ریاضی می خواهم و نه . . .  در همین یک ساعت همه چیز را دیدم و ادامه می دهد بروید ادامه دهید و کارها را تقویت کنید که که ما هم هستیم و . . .  " .

جامعۀ اسلامی ایران برای توفیق در بهره مندی از بزرگترین و مهم ترین سرمایه های خود ، یعنی نیروی عظیم نوجوان و جوانی ، نیاز به توجّۀ پیگیر ، برنامه ریزی دقیق و حساب شده ، و نظارت بر اجـرای مطلوب درس تربیت بدنی ـ این بخش انسان ساز و جدایی ناپذیز آموزش و پرورش ـ دارد .

یافته های جدید علمی ، تأثیر مثبت شرکت فعّال در برنامه های عملی و علمی  تربیت بدنی را در تأمین سلامت و تندرستی ، تقویت سیستم ایمنی ، بهبود کیفیّت عمر ، کیفیّت رشد ، تقویت کار قلب ، گردش خون و دستگاه تنفّسی ، کم شدن آمار سکتة قلبی ، افزایش کار آرایی فردی و در نتیجه کم شدن هزینه های بیمارستانی و بسیاری امور دیگر را به نوعی بیان می کند ؛ چندان که امروزه دیگر تأثیر مطلوب حرکت و فعّالیّتهای جسمانی مبتنی بر آگاهی های علمی ، در تأمین سلامت بر کسی پوشیده نیست .

قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل سوّم و در بند سوّم آموزش و پرورش توجّه و عنایت خود را به تربیت بدنی بیان ، و وظیفه دولت را در راه اجرای برنامه های تربیت بدنی معّین کرده است .

برخی ادیان و باورهـای اعتقادی ، نهاد جسم و تن را مذموم و ناپسند و وسیلۀ ارتکاب گناه می دانند و بی اعتنایی به نیازها و در عذاب و شکنجه قرار دادن آن را بخشی از اعمال عبادی خود قـرار داده انـد . دیـن مبین اسلام با وسعت دید و فلسفة غنی الهی خود ، چنین تفکّری را مردود می شمارد و نهاد جسم را ودیعه ای الهی و وسیله ای شریف برای دست یابی به اهداف عالیّة اسلامی ، یعنی رسیدن به مرحلة « انسان کامل » و متعادل می شناسد . بر همین اساس برای بدن حق قایل است و حفظ سلامت ، تقویت توانایی ، افزایش نیرومندی و استقامت بدن را تا اعلا درجة ممکن ارج می نهد . چه عنایت و توجّهی از این بالاتر که امور واجب در صورت ایجاد ضرر و زیان به سلامت بدن ، حرام می شود ؟

احادیث و روایات فراوانی از پیامبر اسلام ( ص ) و ائمّة معصومین ( ع ) در مورد ضرورت توجّه به نهاد جسم به عنوان بخش اساسی و زیر بنایی وجود انسان در کتاب های مختلف مذهبی ثبت و ضبط شده است . در اینجا به ذکر چند نمونه از آن ها بسنده می کنیم .

چند حدیث از پیامبر اکرم ( ص ) :

عَلِّموا اَبنائَکُم السّباحۀ و الرِّمایة ( به فرزندان خود شنا و تیراندازی بیاموزید ) .

اَلعَقلُ السّالِمُ فی البَدَنِ السّالِمِ ( عقل سالم در بدن سالم ) .

حضرت علی ( ع ) در دعای کمیل می فرمایند : 

( اَلّلهُمَّ قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی )

خدایا ! اندام های مرا در خدمت به خودت نیرومند گردان .

امام سجّاد ( ع ) در دعای ابو حمزة ثمالی از خداوند چنین می خواهند :

اللهُمَّ اَرزُقنی الصِّحَّةَ فی الجِسم و القُوَّةَ فِی البَدَنِ .

( پروردگارا ! به من سلامت بدن و نیرومندی عطا فرما ) !

سرور آزادگان حضرت سیّد الشّهدا امام حسین ( ع ) می فرمایند :

فَبادِروُ الصِّحَّةَ الأجسامِ فی مُدَّةِ الاعَمارِ

( بکوشید در تمام عمر ، بدنی سالم داشته باشید ) !

احادیث و روایاتی که به عنوان نمونه آورده شده دیدگاه اسلام و بزرگان دین را در مورد ضرورت اعتنا و توجّه به سلامت و نیرومندی بدن روشن می سازد و وظیفة مسلمان مؤمن را در حفظ سلامت و تقویت بنیة جسمانی و ایجاد تعادل در جسم و روح به منظور رسیدن به مرحلة کمال معیّن می کند . در اصول فقه آمده است که : فرایض دینی و امور واجب مانند نماز ، روزه ، جهاد ، مبارزه با ستمگران و قدرت های شیطانی به طور مطلوب باید از توان ، قدرت و بنیة جسمانی مناسب برخوردار باشند . بنابراین فقط سلامت بدن و دست یابی به آمادگی ، قدرت ، توان و استقامت جسمانی که مقدّمه ای برای انجام امور واجب است ، خود امری واجب تلقّی می شود ، پس هیچ مسلمانی نباید در حفظ سلامت و تقویت قوای جسمانی خود کوتاهی و اهمال کند و زن و مرد ، پیر و جوان در اجرای این امر موظّف اند . هر فرد مسلمان باید در دست یابی به بهترین موقعیّت آمادگی جسمانی و حفظ سلامت خود ، متناسب با موقعیّت سنّی که دارد ، کوشا باشد . این مـرز ورزش عبـادی اسـت . دسـت یـابی به آمادگی جسمانی مناسب با سن و جنس در اینجا « مقدّمة واجب بر امر واجب » ، شامل توانایی های قدرتی ، سرعتی ، استقامتی ، انعطاف پذیری ، چابکی و چالاکی است . به بیان ساده تر : « از آنجا که نماز گزاردن ، روزه گرفتن ، حج گزاردن ، و جهاد کردن و همه و همة این واجبات تنها در صورتی میسّر است که توانایی کافی جسمی موجود باشد ، آیا ورزش که تنها وسیلة ایجاد و حفظ توانایی های جسمی است ، به عنوان مقدمّة واجب این عبادت ها خود عبادت به شمار نمی رود ؟ »

وزارت آموزش و پرورش بهترین فرصت را دارد که ورزش عبادی آمادگی جسمانی را در دورة دبستان به عنوان زیر بنایی مفید به منظور دست یابی به جامعه ای سالم و توانا ، کارآمد و متعهّد برنامه ریزی کند و با نظارت دقیق و با استفاده از نیروهای علاقه مند و آگاه به مرحلة اجرا در آورد .

اکنون که قانون اساسی ، علم و دانش روز و مهم تر از همه بینش دینی ما نهایت توجّه را به تربیت بدنی داشته و بهترین موقعیّت را برای پیشرفت و گسترش این امر مهم انسان ساز فراهم نموده است ، باید کوشید و تلاش کرد تا به بهترین نتیجة ممکن رسید ؛ چرا که « ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند » .[7]

درآيين مقدّس اسلام ، برخلاف بسياري ازآيين هاي ديگر ، بدن آدمي تحقير نمي شود . اسلام بدن انسان رابي ارزش نمي شمارد ، زيرا بدن انسان ابزار تكامل روح اوست . تحقيربدن درحكم تحقير شخصيّت آدمي است وكسي كه مرتكب اين عمل شود مستوجب كيفر و قصاص است.

دراسلام حفظ بدن ازخطرها وآسيب ها و تأمين موجبات سلامت و بهداشت آن وظيفه اي الهي است و تضعيف و يا تخدير بدن امري ناروا و مذموم است . طول عمر و صحّت بدن  و ايمن بـودن ازبـلاها و رنـج ها از اموري است كه پيشوايان دين همواره در ادعيّة خود از خداوند مسألت مي نموده اند . دراسلام برحفظ بدن از خطر و تأمين سلامت و بهداشت آن تأكيد شده و راههاي مختلفي براي اين منظور ارایه گرديده است . ارزش بدن و سلامت آن دراسلام به حدّي است كه بعضي از دانشمندان اسلامي گفته اند : پيامبران الهي درآغاز نبوّت و رسالت خود بايد سالم و از نقص بدني دور و بركنار باشند .

دربينش اسلامي ، بيماري تن ازمهمترين بلاها و گرفتاري ها محسوب مي شود . صدمه زدن عمدي به بدن ظلم به شمارمي آيد و آدمي را مستحق كيفر و عقوبت مي سازد . بدن هديه اي است الهي كه براساس حسن و كرامت آفريده شده است و ظرافت شگفت انگيزي درآن به كاربرده شده است كه مطالعه و تأمّل درآن موجب افزايش معرفت انسان نسبت به خداوند متعال مي گردد . بـدن وسيله اي براي به جـاي آوردن فرايض ديني و عبادت است . نماز ، روزه ، جهاد و انواع خدمت ها به خلق خدا با توانايي بدن وسلامت آن ميسّر مي شود نماز شب و قيام درخلوت شب درساية توان بدني امكان پذيرمي شود . دربينش اسلامي ، ميان بدن و روح تأثير و ارتباط متقابل و انفكاك ناپذير وجود دارد . سلامت يا ضعف و بيماري بدن درنشاط و فعّاليّت ويا افسردگي و ناتواني روح اثر مستقيم دارد .

تربيت و تقويت بدن وآمادگي همه جانبه آن مورد توجّه اسلام است و در صورتي كه همراه با ذكر و ياد خدا باشد عين عبادت است . برخلاف آنچه بعضي از ناآگاهان مي پندارند ورزش كاري لغو نيست . كار لغو ازنظر اسلام گفتار و يارفتاري است كه درآن فايده اي مشروع و يا عقل پسند وجود نداشته باشد ، و ورزش اين چنين نيست . درخواست سلامت و قوّت بدن ازخداوند جزء دعاي مسلمانان است .

حفظ سلامت بدن و رعايت آن تا جايي توصيه شده است كه حتّي در مواردي به جاي غسل و وضو ، تيمم و به جاي گرفتن روزه ، افطارتكليف شده است . در اسلام به مؤمنان ، قوي زيستن و سالم و بانشاط بودن و برخوردار شدن ازقدرت تن توصيه مي شود . از اين رو تربيت بدني و ورزش بايد جزئي از برنامة زندگي و بخشي از مراحل آموزش و پرورش هر مسلمان قرار گيرد .

مطالعة تاريخ حيات رسول گرامي ( ص ) و ائمّة هدي عليهم السّلام و نيز صحابه و تابعين گرانقـدر آنان نشان مي دهد آنان نيز به ورزش وتربيت و تقويت بدن خود مي پرداختند و در فعّاليّت هايي ازقبيل مسابقه هاي دو ، سواري و تيراندازي شركت مي كردند مباحثي چون احكام سبق و رمایه حتّي شناكردن ، بخشي از محتواي كتب فقهي و روايات ما را تشكيل مي دهد .

هدف غايي تربيت بدني و ورزش از ديدگاه اسلام ، تأمين سلامت و بهداشت بدن و تقويت و رشد آن درنتيجه حركت به سوي كمال است .

چكيده اي ازسخنان امام خميني ( ره ) رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در مورد ورزش بيان مي شود .

­    ورزش را براي تأمين سلامت تن و روان همه لازم مي دانم و با آن موافقم .

­    اميـدوارم به علي ( ع ) اقتـدا كنيـد و زهـد و تقـواي او را سـرلوحـة اعمال خود قرار دهيد .

­    يك وجــه صــدور انقلاب ، شمـا جـوان ها ( ورزشـكاران ) هستيـد كـه به كشـورهـا مي رويد .

­    درهمة ابعاد انساني ورزش كنيد .

­    تيم هاي ورزشي هم مي توانند در تحقّق بخشيدن اين امر ( صدور انقلاب ) كوشا باشند .

گفتاري چند از شهيد آيت الله دكتر بهشتي :

­    درجمهوري اسلامي بايد توجّه زيادي به مسائل ورزشي و گسترش آن براي نسل جوان داشت.

­  لازم است ما نيـز همگام با اين انقلاب بزرگ ، برنامـه هـاي مفيد و سازندة بي شماري براي تن و روان مردم خود داشته باشيم .

­  امـروز كمتـر رشتـه ورزشي را در دنيا مي شناسيم كه نشود از آن براي ورزيده تركردن انسان بهره نگرفت و براي جامعه مفيد نباشند .

­    اسلام مكتب تربيت انسان نيرومند است .

­  ورزش كمك فراواني به بالابردن قدرت روحي و تقويت نفس مي نمايد . بسياري از ورزش ها همراه برخورد با كارهاي سخت مي باشد . وقتي انسان چنـد بار كار سختي را انجـام داد و ديـد كه همه چيز آسان مي شود ، ياد مي گيرد كه چگونه دشواري ها با تمرين ، ساده تر  مي گردد .

سخناني چند از شهيد محمّد علي رجائي :

­    يك پاي انقلاب روي ورزش است .

­  به نظرمن اگر ورزش روي خط اصلي اش بيفتد ، يكي ازمهمترين عناصري است كه مي تواند انقلاب را به پيروزي برساند .

­    با ورزشي كه فقط جنبة نمايشي و قهرمان پروري داشته باشد مخالف هستم .

­    تنها از راه ورزش ، پرورش جسم و تن ميسّر است .

­    اگر منظور از ورزش پرواربندي و قهرمان پروري باشد اين درست نيست .

­    ما مي خواهيم يك ورزش مردمي داشته باشيم ، نه قهرمان پروري .

ميرحسين موسوي ، نخست وزير دوران جنگ تحميلي :

­  اگر در يك موقعي ورزش وسيله تخدير و به صورت ابزاري در دست قدرت مسلّط بود ، و براي اينكه مردم را در بي خبري نگه دارد وآنها را تحت سلطه قرار دهد و احياناً آنها را از مسير واقعي خودشان و انساني خودشان دور نگه دارد ، درجمهوري اسلامي ايران ، ورزش درست يك اهداف ديگري را دنبال مي كند ، نه تنها در داخل كشور خودمان ، بلكه دركشورهاي خارجي .

­  اگر ما یک تحوّل معنوی در داخل ورزش و ورزش کار نبینیم ، عملاً اینطور دریافت خواهیم کرد که ورزش همگام انقلاب حركت نكرده است .

­  در دوران معاصر ما ، قهرمان ما باید علاوه بر قهرمانی در رشته های گوناگون ورزشی ، مسلّح به سلاح ایدئولوژی نیز باشد و اگر روزی نتوانستند به مدال قهرمانی دست پیدا کنند ، لااقل از نظر ایدئولوژی قوی و غنی باشد .

چکیده ای از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی :

­    در جامعه ورزشکار با سرباز از هم جدا نیست .

­    انقلاب ما می تواند خود را در این صحنه ها ( بین المللی ) نشان دهد .

­    امیدوارم که ورزش در کشور ما همچنان که هست بیشتر توسعه پیدا کند و در خدمت انسانیّت قرار گیرد .

­  ورزش تأمین کنندة یکی از ابعاد وجودی انسان ، یعنی پرورش استعدادهای جسمی و این استعدادهای جسمی در جای خود می تواند در خدمت جامعه و در خدمت هدف های انسانی قرار گیرد . در نتیجه ورزش یکی از مسایل اصولی و درجه یک جامعه است .

­    تا مسابقه نباشد ، مردم نسبت به ورزش تشویق نمی شوند و ورزش را درست نمی فهمند.

­    بایستی به جوان ها برای ورزش کردن میدان داد .

­    من با حضور در میدان های بین المللی کاملاً موافقم .

­    هیچ دلیلی ندارد که ما وقتی ورزشکار داریم ، در مسابقات جهانی شرکت نکنیم .

­  وظیفة مهم رسانه های گروهی این است که مردم را نسبت به مسألة ورزش توجیه کنند و آن ها را نسبت به ورزش کردن تشویق نمایند .

­    در این روزگار مانند همة روزگارهای دیگر ورزش یک ضرورت برای جامعة ماست .

­  وظیفة اصلی دولت و مسؤولان ورزش کشور این است که اشتیاق به ورزش و روح ورزشکاری و ورزش خواهی را در مردم زنده کنند .

­  ورزش برای جوانان امری لازم و برای افراد مسن امری واجب است . زیرا در پرتو آن ، انسان می تواند سلامتی خود را حفظ کند ، اعتماد به نفس خویش را افزایش دهد و در خود نشاط و شادابی و زیبایی را به وجود آورد .

­  کشوری که بخواهد خوب اداره شود و به اهداف خود برسد و نیز جامعه ای که بخواهد در دنیا سرافراز بماند و استقلال حقیقی را به دست آورده و در عرصه های نبرد سیاسی ، اقتصادی و نظامی پیروز شود ، نیازمند مردمی سالم ، بانشاط و برخوردار از قدرت اراده و تصمیم گیری است که این همه از رهگذر توجّه جدّی به امر ورزش حاصل می شود .

­    امر به ورزش ، امر به معروف است .

تاریخ فرهنگ انسان ها و جوامع مختلف ، ورزش را در قالب واژه های بسیار زیبا و در پاره ای از اوقات نه چندان زیبا که زشت و متنوّع بیان داشته است . علم و فلسفه توسّط ابزارهای ذهنی و عینی بررسی و محتوای مفاهیم آن ها شناسایی و تعریف می شوند . امّا روح ورزش تاکنون به وسیلة بشر تصرّف و کاملاً توجیه نشده است . امّا ورزش به عنوان یک پدیدة اجتماعی ویژگی های خاصّ خود را دارد . شاید ورزش تنها پدیده ای در جهان باشد که در عین حالی که ورزشکار را تشویق می کند تا نهایت کوشش و جدیّت خود را در اجرا به کار گیرد ، نهایت آرامش و فراغت خاطر را نیز از او می طلبد .

ورزش انسان را به درجة خستگی مفرط می برد ولیکن در همان حال به بازسازی و بهداشت تن و روان او کمک می کنـد . ورزش از انسـان شکل می گیرد و به انسان شکل و صورت انسانی می بخشد . جوهرة ورزش و ماهیّت آن ، به منزلة کوشش و جهاد برای رسیدن به کمال و درجة خلوص ورزشکار در ارایة آنچه در توان دارد عالی ترین تجلّی فطرت اوست . او نباید این گوهر را هرگز ارزان عرضه کند . ورزش ارزش های اخلاقی و اجتماعی را به انسان می آموزد و او را به آفرینش ارزش های والای انسانی ترغیب می کند . پس ورزش ذاتاً خوب است و امکانات انسان را برای خودشناسی و خداشناسی افزون می کند .

جوّ حـاکـم بر ورزش بـاید بر اساس ریشه های فکری و عقیدتی و دینی معنی دار شود و پیام آور نشاط ، شادی و سلامتی باشد . این جوّ را انسان های ورزشکار خلق می کنند و به آن پیام و آرمان می بخشند . ورزش در ساخت شخصیّت و قالب بندی خصیصه  های انسانی بسیار توانمند است . لازم است یادآور شوم آنچه در ذیل می آید بخش کوچک و قابل توصیف از توانمندی ورزش است . شاید بتوان گفت بخش اعظم توانمندی ورزش در شکل گیری شخصیّت افراد در قالب الفاظ و واژه ها نمی گنجد و عبارات هر چند بلیغ باشند نمی توانند آن را به شکل واقعی توصیف کنند .

پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران ، لزوم دگرگونی و نوسازی هدف ها و روش های آموزش تربیت بدنی و ورزش در کلیّة نهادهای اجتماعی و مسؤول ، به ویژه در دانشگاه که آخرین فرصت رسمی در نظام آموزشی کشور است ، کاملاً محسوس است . بازدة این دگرگونی و نوسازی باید رشد و توسعة استعدادهای جسمی و روانی دانشجویان را تسهیل کند و مقدّمات حرکت و هدایت قشر روشنفکر و تحصیل کردة جامعه را به سوی کمال انسانی و اسلامی فراهم آورد .

هدف از طرح برنامه ها و انجام فعّالیّت های ورزشی در سطح دانشگاه ها و مؤسّسات آموزش عالی ، رشد و توسعة جنبه های اخلاقی ، روانی و جسمانی دانشجویان به موازات تحصیل علوم و فنون دیگر است ، تا آینده سازان این نظام الهی بتوانند پس از فراغت از تحصیل در خدمت نهضت اسلامی قرار گیرند و موجبات ترقّی و تعالی مادّی و معنوی خود و جامعه را میسّر سازند . امید است که دانشجویان از طریق درس تربیت بدنی در جریان فعّالیّت های ورزشی و بهداشتی قرار گیرند و با کسب مهارت های ضروری و حرکتی پس از فراغت از تحصیل همواره به سلامت جسمی و روانی خود توجّه داشته باشند و ورزش کردن را بخشی از برنامة روزانة زندگی خود قرار دهند .

در جامعة کنونی ورزش به عنوان یک امر انسانی ـ تربیتی مورد توجّه است و در بین تمامی اقشار اجتماعی به ویژه دانشجویان به سرعت روی در توسعه و گسترش دارد . جامعه شناسان را عقیده بر این است که در شرایط زندگی ماشینی و افزایش ساعات فراغت ، ورزش را می توان به عنوان وسیله ای مطلوب برای تأمین تفریح سالم و تجدید قوای افراد جامعه و نیز حفظ سلامت جسمی و روحی آن ها مورد استفاده قرار داد . در زندگی امروزی از کارهای دشوار که با نیروی انسانی و با به کار گرفتن دست و پا و دیگر اندام های بدن انجام می شد خبری نیست . اکنون بیشتر کارها در مقیاسی وسیع تر و کیفیّتی مطلوب تر به وسیلة ماشین انجام می شود . از این رو ،  انرژی ذخیره شده می تواند از طریق حرکت و ورزش و قابلیّت های ذهنی و جسمی انسان را افزایش دهد . رهبران اسلامی و به ویژه پیامبر اکرم ( ص ) به سلامت و نیرومندی مسلمانان سخت توجّـه و علاقه داشته اند . آن حضرت می فرماید : « طُوبی لِمَن اَسلَمَ وَ کانَ عیشهُ کَفافَاً وَ قُواهُ شِدادَاً » خوشبخت کسی است که اسلام را پذیرفته و به قدر معاش خود درآمد دارد و قوای بدنش نیرومند است . علی ( ع ) می فرماید : « اَلصِّحَّةُ اَفضَلُ النِّعَم » سلامت بدن از بهترین نعمت های الهی است . در چهارده قرن پیش ، یعنی زمانی که حضرت محمّد ( ص ) در شبه جزیرة عربستان دعوت خود را آشکار فرمود ، زندگی در دشت های پهناور و خشک آن سرزمین به شیوة عشیره ای و بسیار دشوار بود . بادیه نشینان به ناچار به دنبال برکة آبی که از بقایای باران تشکیل می شد یا برای یافتن علف ، ناگزیر از نقطه ای به نقطة دیگر کوچ می کردند . پیداست که در چنین شرایطی مردم برای تهیّة قوت خود و خانواده به قدر کافی به فعّالیّت های جسمی و حرکتی می پرداختند و با وجود این فعّالیّت ها نیازی به ورزش کردن نبود . وانگهی انجام دادن هر کار ضروری ساعت ها وقت آن ها را می گرفت و به این ترتیب آن ها غالباً چندان اوقات فراغتی نداشتند . با این همه ، پیشوای گرامی اسلام برخی از مهارت های ورزشی و تفریحی را به منظور گذراندن اوقات فراغت برای هدف های اجتماعی و نظامی و مذهبی به آنان تعلیم می داد . پیامبر اکرم ( ص ) علاوه بر تشویق مردم به شرکت در این گونه فعّالیّت ها ، خود نیز در آن ها شرکت می فرمودند : به طوری که روایت شده است ، روزی چند نفر از مشرکین برای سرقت گوسفندان مردم به اطراف مدینه رفته بودند . پیامبر و جمعی از یاران برای سرکوبی آنان بر اسب ها سوار شدند و بر آن ها تاختند . مشرکین با دیدن سواران اسلام به سرعت فرار کردند و از نظر دور شدند . در این وقت ابو قتاده ، یکی از یاران پیامبر به آن حضرت عرض کرد حال که دشمن برگشته و فرار کرده است ، اگر موافقت فرمایید یک مسابقة اسب دوانی ترتیب دهیم . پیغمبر موافقت فرمود . مسابقه آغاز شد و سرانجام آن حضرت از همة یاران پیشی گرفت .

برخی از جامعه شناسان معتقدند که افزایش زمان فراغت از اختصاصات جامعة صنعتی است ، لیکن برخی دیگر بر این باورند که زمان فراغت در تمام مراحل زندگی بشر کم و بیش وجود داشته است .[8]

ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصوّر شود که ورزش امری بی ارزش و تفنّنی است و صرفاً وسیله ای است که موجبات سرگرمی و مشغولیّت جوانان را فراهم می سازد . بر عکس باید آن را جزو مهمّی از فعّالیّت های زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با ورزش دارند . نگاهی گذرا به تاریخ نشان می دهد که ملل متمدّن جهان همواره به نقش و اهمّیّت ورزش توجّة خاص مبذول داشته اند و از آن به عنوان ابزاری در جهـت ورزش جـوانان و آمـاده نمـودن آنـان بـرای مقابله با مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند . در اسلام نیز در رابطه با ورزش تأکیدات فراوانی وجود دارد و لذا بایستی همچنان که روح تحقیق در جامعه زنده می شود روح ورزش نیز باید در جامعة ما پویاتر گردد ، تا در کنار ورزش و تهذیب نفس مقدّمات درخشش در صحنه های بین المللی ورزش را نظاره گر باشیم .[9]

نظرهای امام خمینی ـ قُدّس سرّه ـ در بارة  ورزش

بدون تردید ، ورزشکاران مسلمان مایلند از دیدگاه حضرت امام خمینی ( ره ) ، دانشمند ، اندیشمند و بزرگ رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ، در بارة ورزش و ورزشکار مطّلع شوند . در این جا بخشی از فرمایشات ایشان در این زمینه ، از نظر گرامیتان می گذرد .

ایشان در جمع ورزشکاران و کارمندان تربیت بدنی فرمودند :

 « مملکت ما همین طور که به علما و دانشمندان احتیاج دارد ، به این قدرت شماها هم احتیاج دارد . این قدرت وقتی با ایمان باشد ، وقتی که زورخانه با قرآن باشد ، با ایمان باشد ، پشتوانة یک ملّت است . وقتی قهرمان ها ، قهرمان های اسلامی باشند ، پشتوانة یک ملّت هستند ، بازوی یک ملّت هستند . آن چه که پشتوانة ملّت است ، پشتوانة اسلام است ، آن مردهای با ایمان هستند ، ورزشکاران با ایمان هستند ، روحانی با ایمان و دانشگاهی با ایمان و . . . این ها می توانند پشتوانة یک ملّت باشند و نگذارند دست های خائنانة کسانی که گاه می خواهند همه چیز را از بین ببرند ، قدرت مادّی ما ، قدرت معنوی ما را از بین ببرند .

آن حضرت در دیدار با گروهی دیگر از ورزشکاران ، در بارة وظایف ورزشکاران فرمودند :

« ورزشکاران دو وظیفه دارند :

یک ورزش جسمانی برای قوّه پیدا و قدرت پیدا کردن . وقتی قدرت جسمانی پیدا شد ، دفاع از مملکت می تواننـد بکنند ، دفاع در برابر مخـالفین کـه می خـواهنـد به آن هـا حمله بکنند ، می توانند بکنند .

یکی هم پرورش روحــانی در انسـان پیـدا بشـود ، آن وقت قـدرت جسمـانی اش مضاعف می شود . شمـا کوشش کنیـد آن قدرت را هم که قدرت الهی است ، قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا اميــر المؤمنین ( ع ) در شما پیدا شود ، که یک مرد روحانی قوی و جسمانی قوی بشوید ، که هم جانب روحتان قوی باشد و هم جانب جسمتان قوی باشد . »

وی در جمع قهرمانان منتخب فوتبال تذکّر داد که ورزش باید در همة ابعاد انسانی باشد :

« در همة ابعاد انسانی ورزش کنید . من خودم ورزشکار نیستم ، ولی ورزشکاران را دوست دارم . از خدای تبارک و تعالی خواهانم که شما جوانان را که ذخیرة این کشور هستید و مایة امید ملّت و اسلام هستید ، هر چه بیش تر موفّق کند . یک بُعدش آن بعدی است که شما در آن متخصّص هستید ، و امید است بُعدهای دیگری هم که انسان دارد و انسانیّت دارد ، در شما رشد کند .

ورزشکارها همیشه این طور بودند که یک روح سالمی داشتند ، از باب این که توجّه به شهوات نداشتند ، توجّه به لذّات نداشتند ، توجّه به یک فعّالیّت جسمانی داشتند که عقل سالم در بدن سالم است ، شما اگر دقّت کنید در حال جوان ها و طبقات جامعه ، می بینید که آن هایی که در عیش و عشرت می گذرانند ، حقیقتاً عیش و عشرت نیست ، بدن ها افسرده و روح پژمرده و کسالت سر تا پای آن ها را گرفته است ، اگر دو ساعت عشرت می کنند ، 22 ساعت در ناراحتیِ آن هستند . آن ها که اهل خدا هستند ، توجّه به خدا دارند ، ورزش جسمی می کنند و ورزش روحی . آن ها در تمام مدّت ، اشخاصی هستند که پژمردگی در آن ها نیست ، افسردگی در آن ها نیست ، و این یک نعمتی است که خدای تبارک و تعالی نصیب همه کند ، ان شاءالله . »

امام خمینی ( ره ) همچنین در سخنانی که با صدا و سیمای جمهوری اسلامی داشتند ، فرمودند :

« اسلام رزمنده می خواهد ، جنگجو می خواهد ، در مقابل کفّار ، در مقابل آن هایی که هجوم می کنند . مملکت اسلام ، مجاهد می خواهد درست کند ، نمی خواهد یک نفر آدم عیّاش درست کند که این آدم عیّاش ، عیّاشی اش را بکند و همه چیزش را از بین ببرند ، همة شرافتش را از بین ببرند ، او مشغول عیّاشی و رقصیدن باشد .

اسلام جِدّ است و یک مسلمان جدّی است ؛ هزل در آن نیست ، لغو در آن نیست ، لهو در آن نیست ، بازی در آن نیست . آن بازیی که اسلام اجازه داده ، تیراندازی است ، اسب سواری ، مسابقه در اسب سواری ، مسابقه در تیر اندازی ؛ آن هم جنگ است آن را اجازه داده است ؛ حتّی برای آن رهان قرار داده اند ؛ یعنی شرط بندی هم بکنند آن را اجازه داده اند ، لیکن مسأله جدّی است ، آن جا تربیت است .[10]

مرحوم شهید مطهّری بحث جالب و دقیقی دارد ، تحت عنوان « پرورش تن و تن پروری » که طرح آن در این جا خالی از لطف نیست . وی در کتاب انسان در قرآن ، چنین می نویسد :

« اسلام و « تن پروری » به معنای « نفس پروری » و شهوت پرستی را شدیداً محکوم کرده است ، امّا پرورش بدن به معنای مراقبت و حفظ سلامت و بهداشت را از واجبات شمرده است و هر نوع عملی را که برای بدن زیان بخش باشـد ، حـرام شمـرده است . اسلام آن جا که یک امر واجب ( مانند روزه ) احیاناً برای بدن مضر تشخیص داده شود ، تکلیف آن را ساقط می کند ، بلکه چنین روزه ای را حرام می داند ؛ هر اعتیادی که برای بدن مضر باشد ، از نظر اسلام حرام است . آداب و سنن بسیاری در اسلام به خاطر بهداشت و سلامت بدن وضع شده است .

ممکن است افرادی میان « پرورش بدن » که امری بهداشتی است و« تن پروری » به معنای نفس پروری که « امری اخلاقی » است ، فرق نگذارند و خیال کنند اسلام که با تن پروری مخالف است ، با بهداشت بدن مخالف است ، پس لاقیدی در حفظ سلامت و بلکه کارهایی که مضرّ بهداشت و سلامت بدن است ، از نظر اسلام کار اخلاقی است ، و این اشتباهی فاحش و خطرناک است . تقویت و سلامت بدن و بهداشت آن کجا ، و تن آسایی و تن پروری کجا ؟

نفس پروری و شهوت پرستی که در اسلام محکوم است ، همان طوری که بر ضد روح پروری است و موجب بیماری روح و روان می گردد ، بر ضدّ بهداشت و پرورش صحیح جسم نیز هست و منجر به بیمـاری جسمی می گردد ، زیرا نفس پروری و شهوت پرستی ، منجر به افراط کاری ها می شود ، و افراط کاری ها منشأ اختلالات اساسی در جهازات بدنی . »

وی همچنین در کتاب تعلیم و تربیت اسلام ، چنین مطرح می کند :

« اسلام طرفدار پرورش جسم است ، با این که مخالف تن پروری به مفهوم مصطلح ادبی آن است . . . جای شک و تردید نیست که تعلیمات اسلام بر اساس حفظ و رشد سلامت جسم است . علّت حرمت بسیاری از امور ، مضر بودن آن ها به حال بدن است . یکی از مسلّمات فقه ، این است که بسیاری از امور به این دلیل تحریم شده اند که برای جسم انسان ضرر دارند ، و یک اصل کلّی برای فقها مطرح است که هر چیزی که محرز بشود که برای جسم انسان مضر است ـ ولو هیچ دلیلی از قرآن و سنّت نداشته باشد ـ قطعاً حرام است .

البتّه این را هم می گویند که زیان ها بعضی معتدٌ به هستند   و بعضی غیر معتدٌ به ؛ یعنی زیان آن قدر کم است که قابل اعتنا نیست . اسلام در تکالیف خود حرج ایجاد نمی کند ، یعنی این مقدارها را از نظر اسلام تحریم نمی کنند ، به صورت مکروه ذکر می شود ، یا می گویند : ترکش مستحب است . . . در سنّت ، زیاد می بینیم که خوردن فلان میوه یا فلان سبزی مثلاً مستحب است ، چون دندان ها را مجکم می کند ، دیگری فلان بیماری را از بدن بیرون می برد ، و این موارد در سنّت زیاد است که ملاک یک حرام یا یک مستحب و یا یک مکروه ، زیاد رساندن ، یا مفید بودن و یا مفید نبودن است . فلان چیز چون برای معده خوب است ، مستحب است .

بنابراین ، پرورش جسم در حدود پرورش علمی ، بهداشت ، سلامت و تقویت جسم ، که جسم نیرو بگیرد ، یک کمال است . می دانیم همة کسانی که از نظر بدن نیرومند بوده اند ، این نیرومندی برایشان کمال شمرده شده است ؛ مثلاً ، امیرالمؤمنین نیرومند بوده و نیروی بدنی داشته است ، و این جزء کمالات آن حضرت است . . .

تن پروری که بد است ، غیر از پرورش تن به معنای بهداشت است . آن تن پروری در واقع نفس پروری که اغلب بر ضدّ بهداشت جسم و پرورش جسم می باشد . آن تن پروری که بد است ، معنایش این است که انسان ، نفس پرور و شهوتران باشد ؛ یعنی همیشه دنبال تمایلات نفسانی خود باشد ، و ربطی به مسألة رشد جسم ندارد ، و اتّفاقاً قضیّه ، درست بر عکس است ؛ يعني اگر انسان زیاد دنبال پرورش تن به معنای نفس پروری برود ، به جسمش زیان می رساند . . . . یک آدم تنبل و تن پرور ، دنبال لذّت های دیگر است . شب تا صبح نمی خوابد برای این که در فلان مجلس عیش شرکت کند . پدر جسم و اعصاب خودش را درمی آورد .[11]

اسلام برای صحت و سلامتی ، ارزش و اهمّیّت ویژه ای قایل بوده و از این رو مملوّ است . از طـرفی ، رابطة تنگاتنگی بیـن ورزش و سـلامتـی وجود دارد ، به گونه ای که به طور معمول کلمة « ورزش » به کلمة « تربیت بدنی » عطف شده و گفته می شود : « ورزش و تربیت بدنی » .

یکی از مهم ترین عوامل اهمّیّت ورزش در این است که موجب « ایجاد ، تقویت و یا حفظ سلامتی » می شود ؛ بنابراین ، چنانچه ورزش به گونه ای باشد که برای سلامتی انسان زیان آور باشد و یا ورزشکار آن قدردر راه ورزش به خود فشار آورد که سلامتی اش در مخاطره قرار گیرد ، از نظر اسلام و همچنین عقلای عالَم ، مردود خواهد بود .

در اسلام ، احادیث و رهنمودهای فراوانی از بزرگان دین ، جهت حفظ صحّت و تقویت بدن و پرداختنِ به آن ، وارد شده است ؛ از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

« العَجَبُ لِغَفلَةِ الحُسّادِ عَن سَلامَةِ الاَجسادِ ؛

از این که حسودان در فکر سلامتی خویش نیستند ، سخت در شگفتم . »

« وَ اِنَّ لِبَدَنِکَ عَلَیکَ حَقّاً ؛

بی شک بدن تو بر تو حقوقی دارد [ که باید آن ها را ادا کنی و به آن رسیدگی نمایی ] . »

« اَلمُؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ وَ اَحَبُّ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ ؛

مؤمنی که قوی و نیرومند باشد ، در نظر من از مؤمنی که ضعیف باشد ، بهتر و دوست داشتنی تر است . »

در این روایت ، ارزش اصیل و واقعی ، به ایمان اختصاص یافته و در مرحلة بعد ، قوّت مدّ نظر قرار گرفته است ؛ یعنی آن چه باعث ارزش انسان می شود ، همانا ایمان اوست .[12]

در آیة 60 سورة انفال آمده است که : " و در برابر آنان هر نیرویی که می توانید ، از جمله نگاهداری اسبان ، فراهم آورید ، تا به آن وسیله دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید ، همچنین دیگرانی را هم غیر از آنان ؛ و آنچه در راه خدا انفاق کنید ، پاداشش به شما برمی گردد ، و بر شما ستم نمی رود . "

بهاءالدّین خرّمشاهی در توضیح این آیه می نویسد :

این آیه آیة مشهوری است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، شعار سپاه پاسداران قرار گرفته است ، و جامع ترین فرمان قرآنی برای تحکیم و تقویت توان رزمی مسلمانان در برابر کافران است . فقهای اسلام از این آیه گاه در مبحث سبق و رمایه هم بحث کرده اند . مراد از سبق ، مسابقه و مانور است و مراد از رمایه مطلق تیراندازی است . و قیاساً می توان آن را به همة ابزارها و امکانات رزمی گسترش داد . مقداد سیوری در ذیل عنوان « سبق و رمایه » می نویسد : « و در مشروعیّت آنها مصلحت ارجمندی است و آن ورزش و آموزش کارزار با کافران ، برای اعزاز و اعلای کلمة اسلام است . وگرنه سبق و رمایه جزو رهان ( گروبندی ، شرط بندی ) و قمار است . » و سپس حدیثی را از پیامبر ( ص ) نقل می کند که در آن از رهان ، جز در مورد سبق و رمایه ، به معنی اعم ، نهی شده است . در معنای قوّه از حضرت ( ص ) نقل کرده اند که مراد « تیراندازی » است . بعضی نیز دژ سازی و استحکامات را به این معنی گرفته اند . بهتر آن است که معنای اعم و مصادیق آن متعدّد گرفته شود . چنانچه « خیل » هم اگرچه به معنای اسب است ، ولی در اینجا اتّساع معنا دارد و اعم از هر گونه مرکوبی است . چنانچه توسّعاً می تواند به مرکوبهای ماشین عصر جدید ، از جمله اتومبیل ، هواپیما ، کشتی و تانک و امثال آن هم حمل شود . همچنین در فقه اسلامی موردی به نام مرابطه ( که از همین رباط الخیل گرفته شده است ) وجود دارد که عبارت از ساختن استحکامات در حوالی مرزها و نقاط استراتژیک دشمن و آگاهی مدام داشتن از حرکات و تحرّکات آنان است .[13]

همان طور که قبلاً ذکر شد حضرت موسی ( ع ) اوّل قوی بود و بعد امین و امانت دار . اگر انسان قوی بود  و توانست امانت داری کند ، درست است . روح ورزشکار این طور نیست که اگر با کسی مخالفت یافت ، بخواهد با خُدعه و نیرنگ تلافی کند ، بلکه همان قوّت ، او را به این باور رسانده است که مرد نباید نامردی کند و باید یکرنگ و درستکار باشد و در اینجاست که او « قوی امین » را قلباً پذیرفته و سعی در عمل دارد .

غالباً آدم ضعیف نمی تواند امانت دار و درستکار بماند ؛ چقدر جُرم و جنایت به علّت " ضعف " روی داده است و می دهد ؟!

روزی امام صادق ( ع ) پس از دادن نان به فقرا ، می خواست به خانه اش برگردد . یکی از شاگردانش او را شناخت و به امام گفت اجازه بدهید من کیسة نان را حمل کنم ولی امام فرمودند : من بار خودم را بهتر از هر کسی می برم .[14]

در مورد بخشی از آیات 63 و 93 سورة بقره که می فرماید : « آنچه را که به شما دادیم با قوّت و قدرت حفظ کنید و بگیرید . » از امام صادق ( ع ) سؤال شد آیا منظور و مقصود ، قوّت قلب است یا قوّت بدن . حضرت فرمودند : « قوّت قلوب و ابدان هر دو است . »

جالب آنجاست که این قدرت معنوی است که شخص را به سالم سازی جسم و حفظ سلامت با ورزش و سایر عوامل وا می دارد . این تفاوت ورزش هدفمند در اسلام و غرب است که در اسلام توجّه به روح و روان در مرتبة بالاتر از توجّه به جسم است و در طول هم قرار دارند نه در عرض یکدیگر . یعنی در مرتبة اوّلی باید روح را ورزش داد و در مرتبة بعد جسم را . تفاوت دیگر که ما ورزش را هدف نهایی نمی دانیم بلکه آن را وسیله ای برای کسب رضایت حق در جهت سالم نگه داشتن جسم می پنداریم . ما باید در طول تهذیب روح و تزکیّة نفس ، بدن را نیز با ورزش سالم نگه داریم یعنی : در مرتبة اوّل باید قلب و روح را با ایمان و عمل صالح پرورش داد ، در مرتبة دوّم با توجّه به این امر که زندگی صنعتی و شهری بدون فعّالیّت و تلاش جسمانی است ، باید این کمبود فعّالیّت بدنی از طریقی جبران شود . لذا بهترین راه ورزش و تربیت بدنی است . در نتیجه راه انسانی که ممزوح از جسم و روح سالم و قوی شده به حیات طیّبة دنیا و آخرت خواهد رسید .

خداوند در قرآن به انسان دستورهایی می دهد ؛ مثل آیة : « پس بشتابید به خیرات و عبادات . » و آیة « بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود . » یا بندگان خدا توسّل و تعجیل در سعادت و خیرات خود می کنند و اینان هستند که در کارهای نیکو سبقت می جویند . واژه های سرعت ، سبقت ، همّت و قدرت در معارف می تواند در ورزش نیز کاربرد داشته باشد . ورزشکاران عزیز بـایـد به این مقام برسند و بدانند مسابقة اصلی در میدان ، کسب معارف و فضایل اخلاقی است . وقتی شخص در این مسابقه شرکت کرد ، در مسیر خود از علم و عمل بهره می گیرد و رذایل اخلاقی را در وجود خود ریشه کن ساخته ، صفات نیک را به وجود می آورد ؛ آنگاه این صفات را در زندگی خـود و از جمله در ورزش تعمیم می دهـد و ورزش را تکلیف الهـی و در حـدّ رضـایت او می شمارد . در نتیجه ، در میادین و مسابقات ورزشی با تمام توان شرکت می کند . نفس ها ، ضربان قلب ، انقباض و انبساط عضلات چنین ورزشکاری تسبیح و حمد خداست که خدایا من از خود در راه تو گذشتم و تو بندة سالم را دوست داری . من نیز مهذّبم ، امر را امتثال می کنم .

مقصود اینکه ورزش در حال حاضر در کشور ما اطاعت امر خداوند است و جمهوری اسلامی به اقشاری نیرومند ، مهذّب ، مبتكر عالم و عامل نیاز دارد .[15]

 ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدّی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته اند : پیامبران الهی در آغاز نبوّت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی ، دور و برکنار باشند .

آقای دکتر سیّد باقر حجّتی ، در این خصوص چنین می انگارد :

« سلامتی تن و بدن ، یکی از شرایط قابلیّت شخص برای تصدّی مقام نبوّت و امامت و جانشینی پیـامبر اکـرم ( ص ) به شمـار می آید که باید پیـامبر و یا امـامی که دارای منصب الهی هستنـد ، از نظـر جسم و بدن کامل تر و معتدل ترین مردم عصر خود باشند ، چنان چه باید باهوش ترین و زیباترین آن ها باشند . »

با توجّه به مطالب فوق ، روشن می شود که هیچ مکتب و آیینی در جهان وجود ندارد ، که به انـدازة اسلام ، به صحّت ، سلامتی و شادابی انسان ها اهمّیّت داده باشد . در این جا به منظور روشن تر شدن مطلب و آشنایی با سیرة علمای اسلام و حسن ختام مبحث ، به فرمایش و سیرة امام خمینی ( ره ) ، بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ، اشاره می نماییم .

آن حضرت در دیدار با گروهی از ورزشکاران فرمودند : « من ورزش کار نیستم ، ولی ورزشکاران را دوست دارم » . این دوست داشتن از ناحیة یک رهبر بزرگ و کم نظیر دینی ، مربوط به میل شخصی نبوده ، بلکه حاکی از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزش کار بوده و تأییدی است بر پسندیده بودن ورزش از نظر اسلام ؛ ولی این که فرمودند : « من ورزشکار نیستم » ، بدین معناست که ورزش کار حرفه ای و رسمی نیستم ، زیرا همه می دانند که ایشان تا سن 88 سالگی ، همه روزه مقادیر زیادی پیاده روی می کرد . و این سیره را تا روز قبل از انتقال به بیمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحی [ که به رحلت ایشان منجر شد ] ادامه دادند .[16]

حجّت الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی رئیس جمهوری دردیدار هیأت رئیسۀ فدراسیون کوهنوردی و اعضای تیم کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران گفت : صعود به قلّة اورست بلند ترین قلّة جهان ، برای ایران اسلامی مایۀ افتخار و سرفرازی است .

وی افزود : لازمه دستیابی به یک جامعه پیشرفته ، مصمّم و فکور ، توجّۀ به ـ ورزش ـ است و جوانان به عنوان نیرو های اصلی جامعه ، بیشترین اشتیاق وحضور را در عرصه ورزش دارند .

رئیس جمهـوری اضافه کرد : بدون اهتمام به ورزش ، نمی توانیم مدّعی دستیابی به یک برنامه ـ بسامان ـ و ـ بهنجار ـ پیشرفت باشیم .

آقای خاتمی گفت : اگر عزم صمیمی و اراده نیرومندی که بیانگر سلامت و تعادل شخصیّت است ، وجود نداشته باشد ، ورزش به معنای صحیح کلمه تحقّق پیدا نمی کند .

رئیس جمهوری اهتمام دولت در ایجاد زمینه ها و شرایط مناسب برای پرورش و ظهور استعدادهای بر جستۀ ورزشی را خاطر نشان کرد و اظهار داشت : باید تلاش کنیم در همة رشته ها و عرصه ها و به خصوص در جبهة اخلاق ، جوانمردی ، و منش انسانی ، شا یستگی های واقعی و ارزشمند ملّت بزرگ ایران را از طریق شما ورزشکاران در معرض دید جهانیان قرار دهیم .

وی گفت : با تدبیر و برنامه ریزی ، باید ورزش را به کانونی برای همبستگی ، همدلی و همکاری در جهت بر داشتن گامهای بلند تر در تمامی عرصه ها تبدیل کنیم .

آقای خاتمی اضافه کرد : آنچه مهم است ، اندیشه ای است که پشت این اراده و توان جسمی وجود دارد ، یعنی هدف گیری ، شناخت ، تشخیص و با لاخره تصمیم و عمل که لازمه اش قوّة جسمانی است در این صورت است که ورزش تحقّق پیدا می کند .

رئیس جمهـوری توجّـه به اندیشـه ، هـدف گذاری و برنامه ریزی را برای دستیابی به موفّقیّت هـای ورزشی ضروری خواند و افزود : ورزش در هر کشور نشانة تدبیر ، تصمیم و توان برنامه ریزی آن کشور است و با توجّه به استعداد فوق العادّه مردم و جوانان ما ، باید با برنامه ریزی و استفادة بهتر از این نیروها ، حضور گسترده تری در عرصۀ ورزش دنیای امروز داشته باشیم .

آقـای خـاتمی گفت : ورزش کوهنوردی دارای جنبه ای نمادین است .کوهها مظهر و نماد سر بلندی ، صلابت و استقامت زمین و زندگی هستند . رام کردن این مظاهر ، اوج زندگی ، توانمندی ، افتخارو سر بلندی انسانهاست . وی اضا فه کرد : کسانی که بر قلّه های بلند و رفیع صلابت زمین یعنی کو هها پا می گذارند ، نمونة بر جستة صلابت انسانی و نشانگر توان منحصر به فرد انسان نسبت به سایر موجودات هستی هستند .

رئیس جمهوری گفت : قدرت انسانی که برتر از قدرت کوههاست باید در خدمت انسان و انسانیان قرار بگیرد و برای ما انسانها ی مسلمان ، موحّد و متدیّن ، این صلابت و قدرت و برجستگی باید در خدمت بندگی خدا که عین آزادی و آزادگی در برابر غیر خداست ، به کار گرفته شود .

آقای خاتمی صعود افتخار آمیز به رفیع ترین قلّة جهان را حاصل تلاش گروهی و جمعی تیم کوهنوردی دانست و خطاب به کوهنوردان گفت : تلاش شما برای همۀ ما افتخار آمیز و مایۀ مباهات است و تمام قهرمانان ما نمایندگان سر بلندی کشور هستند .

 

وی در ادامه ، به خا طر حضور تیم ملّی فوتبال کشورمان در مسابقات جام جهانی فرانسه و همبستگی ، همـدلی و بـازی جـوانمـردانـه قهـرمـانـان تیـم مـلّی ، از همـۀ مربّیان ، سر پرستان ، دست اندرکاران و بازیکنان تیم ملّی تشکّر کرد .

رئیس جمهوری گفت : این برای ما پیروزی بزرگی است که در عین رعایت اخلاق ، ادب و جوانمردی ، توان و مهارتهای ورزشی و فکری خود را بروز و ظهور دهیم .

آقای خاتمی ، پیروزی و شکست را امری طبیعی در ورزش دانست و گفت : پیروزی واقعی به معنای آن است که انسان همة تلاش خود را بکارگیرد ، آنچه که در نخستین مسابقات عزیزانمان شاهد بودیم و تلاش شما کوهنوردان عزیزکه با صلابت و آرامش در جریان صعود به اورست ، جان دو انسان را نیز نجات دادید ، نشانگر جوانمردی و روح پهلوانی ورزشکاران ایرانی است .

حجّت الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی ، با ارسال پیامی به اعضای تیم ملّی فوتبال کشورمان ، بازیکنان ایران را به بازیهای جوانمردانه و رعایت نظم و اخلاق فرا خواند .

متن کامل این پیام که توسّط محسن صفایی فراهانی رئیس فدراسیون فوتبال خطاب به اعضای تیم ایران قرائت شد ، به این شرح است :

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آغـاز رقابـت های ورزشی تیم ملّی فوتبال در مسابقات جام جهانی فوتبال را به عنوان پهنة جدید تجلّی تلاش ، اراده ، ایمان و اخلاق جوانان برومند کشور به شما بازیکنان ، مربّیان ، مسؤولان و دست اندرکاران سخـت کوش و غیرتمـند و متعهّـد فوتبـال و همـۀ ورزشکاران و ورزش دوستان تهنیت می گویم .

جای خوشحالی است که تیم ملّی فوتبـال توانسـت با تلاش در خور تقدیر خویش مراحل دشواری را پشت سر گذارد و با راهیابی به جام جهانی به شور و اشتیاق و امید ملّت شریف بزرگوار ایران پاسخ گوید .

ارزش والای این پیـروزی بیـش از هر چیز در همّت ، حمیّت ملّـی و پایبنـدی به اصول و ارزش های اسلامی و اخلاقی شما ورزشکاران عزیز و تلاش حداکثر و بی شائبۀ مسؤولان محترم و توجّه به حمایت گستردة مردم رشید کشور نهفته است ، چیزی که بدون تردید لطف بیکران خداوند را پی داشته و دارد .

امیدواریم در این مرحله نیز شما با پاسداری از این تلاش و تعهّد و غیرت مندی گامهای بلند دیگری را در دفاع از مسؤولیّت های ورزشی و اخلاقی خویش بر دارید .

بـرد و باخـت در جام جهانـی پایان راه نیست ، بلـکه آغاز راهی نو برای بهـره بـرداری از قابلیّت های سرشار نسل جوان به اتّکای تجربه های گذشته است .

شما با کارنامۀ سر شار از ایمان ، اراده و امید ، به این مسابقات راه یافتید و مسؤولان نیز با توجّه به امکانات و مقـدورات کشـور برای حضور هر چه بهـتر شما در این عرصه ازهیچ کوششی فرو گذار نکردند و اکنون زمان آن است که با اتّکال به خداوند و باور خود با تمام توان از کیـان ورزش کشور و عزّت و اقتدار ایران اسلامی دفاع کنید .

بدون تردید انتظار همگان ، انجام بازی های جمـعی ، غیرتمنـدانه و جوانمردانه است که بر رعایت نظم و اخلاق و احترام به قوانین و مقرّرات در زمین بازی ، دوری از مسا ئل فردی ، توجّه به اهداف گروهی و نگاهبانی از ارزش های دینی و ملّی مبتنی با شد .

ایـن بزرگتـریـن پـیـروزی شماسـت که بزرگتـر از بر دو بـاخـت و زاد راه موفّـقیّت های چشمگیرتر در آینده است . [17]

در دین مبین اسلام در مورد تربیت بدنی راهنمایی های فراوانی شده است . تیراندازی ، سوارکاری و ورزش های بدنی ، به طور عموم جزیی از ورزش های تربیت بدنی در اسلام می باشند . از حضرت رسول اکرم ( ص ) در این مورد روایاتی وجود دارد و فقهای اسلامی بخشی از کتب خود را به این موضوع اختصاص داده اند .

منظـور از این گونه تربیت ، تقویت جسم و تمرین آن برای تحمّل ناهمواری هاست ؛ زیرا بهره برداری و تمتّع از زنـدگی ، همـواره یکی از اهداف تربیت بدنی در اسلام بوده است و بدن ناتوان نمی تـواند بهـرة خـویش را از زنـدگی بـه دسـت آورد . دیـن اسـلام به امور بدنی احترام می گذارد ، ولی بـدن را به حـال خـود رها نمی کند ؛ بلکه در سیستم آن تنظیم و تعدیل ایجاد می کند ؛ زیرا اگر امور بدنی مطلق العنان و افسار گسیخته شود ، دیگر نمی توان آن را مهار کرد .

اهمّیّت امور بدنی در اسلام تا حدّی است که به خاطر حفظ سلامتی ، در مواردی حتّی احکام واجبات عوض می شود ؛ اندیشمندان اسلامی در این باب گفتاری دارند که به بعضی از آنها اشاره می شود :

حکیم ابو نصر فارابی در کتاب « اخلاق » خود آورده است :

« اخلاق و پرورش آن ، بنای کمال فردی و جمعی محسوب می شود و تکمیل این بنا به واسطة آموزش جسمانی انجام می گیرد . »

بوعلی سینا در مورد برنامة درسی می گوید :

« برنامة مکتب در ظرف هشت سال عبارت خواهد بود از آموختن قرآن ، تعلیمات دینی ، تدریس زبان ، تعلیم اشعاری که متضمّن آداب شریف و مکارم اخلاق باشد ، ورزش ، هنر و پیشه و آنچه برای آموختن صنعت لازم است .[18]

آقای سيّد جواد اسماعیلی در مورد حضرت علی ( ع ) در مقاله ای چنین می نگارد :

« علی کسـی اسـت که وقتی در برابر طفلی یتیم می ایستد ، می گرید و وقتی در میدان نبرد ، زورگویان و سلطه گـران و مزدوران طاغوت زمان خود را در برابر خود می بیند ، دلاورانه شمشیر می کشد و مردانه می جنگد و با سخت دلی ، دشمنان اسلام را به خون می کشد . علی ورزشکار نیست ، اما ورزیده است و برتر و بیش تر از قدرت بازو و نیروی جسمانی ، عظمت روح دارد ، و به قول « ردلف زایگر آلمانی » ـ که زندگی پرافتخار علی ( ع )  را در کتابی جمع آوری کرده ـ علی ( ع ) خداوند علم و شمشیر است . . . . »

وی در بخش دیگری از همین مقاله ، به الگو قرار گرفتن حضرت علی ( ع ) برای پهلوانان ایرانی اشاره نموده و چنین می نویسد :

« پهلوانان و نام آوران ایرانی ، مخصوصاً آن ها که در گودها و زورخانه های زیر زمینی ، دست و دلشان در کار ورزش است ، علی را شناخته اند ، از او یاری می جویند و از او می گویند و راهشان و کارشان و حتّی حرکات ورزششان را با یاد علی آغاز می کنند . »[19]    

در جهان بینی توحیدی اعتقاد بر این است که جهان از مشیّت حکیمانه ای به وجود آمده و هـدف نظام هستـی بر اساس خیر و صلاح موجودات و رساندن به کمالات شایسته ، بنیان شده است . از طرفی انسان برای رسیدن به کمال خود ، مسؤولیّت هایی دارد و خداوند متعال با توجّه به نیّت و تلاش انسان او را پاداش می دهد ، به علاوه مزیّت بزرگ جهان بینی توحیدی ، تعهّد و تقیّد افراد در برابر دیگران بوده و انسان را از پوچ گرایی و بی هدفی نجات می بخشد .

جهــان بینی اسـلامی عـلاوه بر استفـاده از استدلال و تکیه بر عقل که به آن رنگ فلسفی می دهد مشتمل بر حرمت بخشیدن به اصولی است که آن را جاودانی می سازد . بر این اساس زندگی بشر در بستر آرمانیش که منبعث از فطرت اوست ، هدایت شده و فرد به وسیلة حکمت الهی آرامش خود را به دست می آورد . به علاوه جهان بینی اسلامی ضمن هدایت فرد به سوی کمال انسانی ، وجود وی را به فضایل اخلاقی و سجایای ملکوتی مزیّن می سازد ، به نحوی که او خود را در این جهان پهنـاور تنها نمی یابد و در مشکلات از خالق یکتا مدد می طلبد . درک این مطلب بسیار آسان است ؛ زیرا ما هر روز خود شاهد این مدد طلبی هستیم که نمونة بارز این پدیده در مسـابقـات بیـن المللی بیـن ملّت هـا و اقـوام مختلف چهـار گوشة دنیا مشهود است . مشاهدة وزنه برداری که قبل از بلند کردن وزنة سنگین ، سر خود را به درگاه خداوند بی نیاز بلند کرده و با استمداد از او طلب پیروزی می کند و حتّی بعد از پیروزی نیز به طریقی شکرگزاری می کند ، دالّ بر این مدّعاست . ورزشکاران ما که در جهان ورزش و رقابت های بین المللی به بازی جوانمردانه مشهـورند و فضـایل اخـلاقی آنان زبانزد داوران و مسؤولان جهانی ورزش است ، متّکی بر این جهان بینی اند که سابقة تاریخی دارد : زیرا الگو و راهنمای آنان مولا علی ( ع ) راد مرد بزرگی است که جهان بر جوانمردی و مردانگی او صحّه گذاشته است .

فردوسی شاعر حماسه سرای ایران نیز به شکل زیبایی نشان داده که رستم قهرمان ملّی ایران در مبارزات سهمگین خود با وجود آمادگی بدنی قبل از کارزار از خدای بزرگ مدد می طلبد .

   بپـوشیــد رستـم سلیـح نبـرد                  بسی از جهان آفرین یاد کرد

   بگفت این و بنهاد سر بر زمین                    همی خواند بر کردگار آفرین

   همـی گفت کای داور کردگار                     بگـردان تـو از مـا بد روزگار

یکی از وظایف مهم مربّیان تربیت بدنی این است که بازیکنان را در رقابت های ورزشی راهنمایی کنند تا بهترین روش های آموخته شده را به کار گیرند و سعی کنند تا هنگام بازی از راه و روش جوانمردی دور نشوند و برای پیروزی خود تلاش کنند و در صورت عدم پیروزی بتوانند بر اعصاب خود مسلّط شوند . خوشبختانه اخیراً مسؤولان مسابقات جهانی به این نکته توجّه کرده و علاوه بر تیم برنـده ، تيــم هایی را که بازی خوب و جوانمردانه ارایه داده اند نيز مورد تشویق قرار می دهند .[20]

جوامع اسلامی با توجّه به سفارش های پیشوای گرامی اسلام که برخی از مهارت های ورزشی و تفریحی را به منظور گذراندن اوقات فراغت برای هدف های اجتماعی و نظامی و مذهبی به مردم تعلیم می داد و علاوه بر تشویق مردم به شرکت در این گونه فعّالیّت ها ، خود نیز در آن ها شرکت می فرمود ، باید تسهیلاتی را در رشد و توسعة استعدادهای جسمی و روانی جوانان و هدایت آنان به سوی کمال انسانی و اسلامی فراهم آورند تا آینده سازان این نظام الهی بتوانند در خدمت نهضت اسلامی قرار گرفته ، موجبات ترقّی و تعالی مادّی و معنوی خود و جامعه را میسّر سازند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                              من ا ... التّوفیق

                                  زهرا خلفی ـ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ـ دزفول

                                                             اردیبهشت 1385        

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پانوشت ها

 

 

 

 

 

1 ـ  ورزش در اسلام ، بخشی از صص 17 ، 18 ، 20 تا 26

2 ـ همان كتاب ، بخشي از صص 32 تا 38 و 41 تا 59 و 76 تا 78

3  ـ زبدة الاحادیث یا 1550 حدیث ، شمارة 456

4  ـ نهج الفصاحه  ، شمارة 2819

5 ـ پیام پیامبر ، بخشی از ص 674

6 ـ ورزش در اسلام ، بخشی از ص 181

7 ـ مجمـوعه مقـالات دوّمین کنگرة علمـی ورزش مـدارس با تأکیـد بر دورة ابتدایی ، بخشی از صص 133 ، 134 ، 207 ، 232 ، 427 تا 430

8 ـ تربيت بدنی عمومی ، بخشی از صص ، 3 ، 4 ، 8 تا 14

9 ـ ورزش و ارزش ، شمارة 133 ، بخشی از ص 48

10 ـ ورزش در اسلام ، بخش هایی از صص 119 تا 121

11 ـ همان کتاب ، بخشی از صص 193 تا 195

12 ـ همان کتاب ، بخشی از صص 215 و 216

13  ـ قرآن کریم ، بهاءالدّین خرّمشاهی ، بخشی از ص 184

14 ـ بازنگری بر فعّالیّت های بدنی ، بخشی از صص 111 و 122

15 ـ ورزش و ارزش ، شمارة 144 ، بخشی از ص 8 و 9

16 ـ ورزش در اسلام ، بخشی از صص 219 تا 221

17 ـ دنیای ورزش ، شمارة 1314 ، بخشی از ص 3

18 ـ مجموعه مقالات اوّلین کنگرة علمی ورزش مدارس کشور ، بخشی از صص 69 تا 70

19 ـ ورزش در اسلام ، بخشی از ص 212

20 ـ اصول و فلسفة تربیت بدنی ، بخشی از صص 12 و 13

باسمه تعالي

 

 

 

ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در

 

جوامع اسلامی

 

 

 

ورزش یکی از مفید ترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان را پرکند ، فواید آن عبارتند از :

 

1ـ  ورزش ، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده ، او را برای انجام کارها و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد .

2ـ ورزش ، روحیّۀ شجاعت ، از خود گذشتگی ، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از خطر را در آن تقویت نموده ، ارادۀ وی را قوی می سازد .

3ـ ورزش ، توان رزمی انسان را افزایش می دهد . بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی ، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت ، مورد توجّه نبوده ، بلکه امروزه نیز حائز اهمّیّت فراوان است و تمرینات بدني قسمت عمده ای از آموزش نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد .

4- اهمّیّت سـلامتی و توان منـدی جسمـانی بر کسـی پوشیـده نیست . پیـامبر گرامی اسلام (ص) دربارۀ حقّ بدن بر انسان می فرماید : اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً ، وَ اِنَّ لِجَسَدَکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لِاَهلِکَ عَلَیکَ حَقّاً ؛ پروردگارت بر تو حقّی دارد ، و بدنت بر تو حقّی دارد ، و خانواده ات [ نیز ] بر تو حقّی دارد .

آن چـه در این  حدیث ارزنده قابل توجّه است ، این است که پیامبر بزرگوار اسلام ، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمّیّت قایل است کـه حقّ بـدن را در ردیف حقّ پروردگار [ آن هـم بلا فاصله بعد از آن] و در کنـار حـقّ خـانواده [ و حتّی قبل از آن ] ذکر می فرماید : زمانی انسان می تواند حقّ پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحـوی ادا کند ، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد .

ورزش ، کمک شایانی به ایجاد و تقویت سلامتی جسمانی و روانی می کند ، و افرادی که با روش صحیح ورزش می کنند و یا دارای کار های با تحّرک می باشند ، سالم تر بوده وعمرشان از افرادی که کارهای بدون تحّرک دارند بیشتر است .

در کتاب زن و ورزش نیز دربارة فواید ورزش چنین آمده است :

" بدن انسان برخلاف ماشین یا هر وسیلۀ دیگر که بر اثر کار و فعّالیّت مستهلک می گردد ، با کار جان گرفته و توانایی بیشتری کسب می نماید . در زمان های گذشته ، حرکت وتمرین های بدنی ، بخشی ازکار روزانۀ فرد به شمارمی رفت ، امّا امروزه بر اثر پیشرفت تکنولوژی و ماشین ، باید بیشـتر از گذشـته در جستجوی حرکـت بوده و هر فرد بایسـتی آن را در برنامـۀ روزانۀ خود بگنجاند . . . . "

به طور کلی نقش ورزش در سلامتی انسان آنقدر زیاد است که امروزه بسیاری از بیماری ها را با ورزش مداوا می کنند ، که به این شیوۀ مداوا " ورزش درمانی " گفته می شود . 

ورزش ، توان انسان را برای انجام کارهای روزمرّۀ شخصی و اجتماعی بالا می برد ، حتّی عباداتی از قبیل نماز ، روزه ، حج و جهاد نیز با بدنی سالم و نیرومند ، بهتر ، بیش تر و راحت تر جامۀ عمل به خود می پوشند .

دیدگاه اندیشمندان اسلامی دربارۀ ورزش بدین گونه است :

1 ـ ابن سینا : ورزش ، حرکتی است تابع اراده .

در ورزش ، تنفّس بلند و بزرگ و پی در پی می آید [ مراد ، تنفّس عمیق و شدّت تنفّس در اثر بالا رفتن اکسیژن مصرفی است ] . هر کس بتواند با اسلوب صحیح و متناسب با اعتدال مزاجش و در وقت و هنگام مناسب ورزش کند ، از چاره جویی [ پیش گیری ] و مداوای بیماری های مزاجی که در دنبالة آن می آید ، بی نیاز می گردد . این بهره برداری از ورزش هنگامی میسّر است که دستورات دیگر بهداشتی را به کلّی مراعات کند .

آن چه که امروزه در دنیای غرب تحت عنوان تربیت بدنی و ورزش ، و آثار مفید آن بر روی بدن مورد توجّه است ، شـالوده اش از او [ ابن سینا ] است . او در کتاب گران بهایش ، قانون در طب ـ که در عالم طب معروف است و مسایل پزشکی در آن مطرح گردیده و اطبّای بعد از او با الهام از این کتاب به امور طبابت پرداختند ، بار ها در کشور های خارجی تجدید چاپ گردیده ـ فصلی را به پرورش بدن و ورزش و آثار آن اختصاص داده است و نظریّه هایی را ارایه نموده است که در قسمت اعظم آن در باب تربیت بدنی و ورزش ، امروزه نیز مورد قبول می باشد .

2 ـ خواجه نصیرالدّین طوسی: در فراگیری [ ممارست و تجربه حاصل کردن ] هر فنّی ، ریاضت ( ورزش و بازی ) که تحریک حرارت غریزی و حفظ صحّت و نفی کسالت و بلادت [ کند فهمی ] و حدّت ذکا [ شدّت هوشیاری و سرعت انتقال و سرعت فهم ] و بعث نشاط [ برانگیخته شدن سرور و بشّاشیّت جسمی و روانی ] می باشد ، لازم است که به عادت گیرند .

3 ـ شجاع ( نویسندة کتاب انیس النّاس ) : بر پدر است تا رضاع ( شیر خوارگی ) طفل تمام شد به تأدیب و ریاضت او مشغول گردد و موارد ذیل را به او بیاموزد :

الف ) فرایض و سنن و قرآنش بیاموزند ؛

پ ) معلّم سلاح ورزی و سواری ملازمش سازد ؛

ث ) خطّ و شنا کردن بیاموزد .[1]

در قرآن ، آیاتی وجود دارد که به گونه ای بر اهمّیّت ورزش و نیرومند سازی جسم در کنار تقویت روح و بُعد علمی دلالت دارد . از جمله مواردی که نیرومندی جسمانی به عنوان یک مزیّت و امتیاز در قرآن ذکر شده ، داستان طالوت و قوم بنی اسراییل است . قوم یهود که در زیر سلطة فرعونیان ، ضعیف و ناتوان شده بودند ، بر اثر رهبری های خردمندانة حضرت موسی ( ع ) از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند ، ولی پس از مدّتی دچار غرور شده و دست به قانون شکنی زدند ، و به همـین جهت سرانجام از قوم « جالوت » که در سـاحل دریای روم ، بین فلسطین و مصر می زیستند ، شکست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نیز به اسارت جالوتیان درآمدند .

این وضع ، چندین سال ادامه داشت ، تا آن که خداوند پیامبری به نام « اشموئیل » را برای نجات و ارشاد آنها بر انگیخت . بنی اسراییل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و اميري براي آنها انتخاب كند ، تا همگي تحت فرمان و هدایت او ، با دشمن نبرد کنند و عزّت از دست رفتة خویش را باز یابند .

اشموئیل به درگاه خداوند روی آورده و خواستة قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیّت عرضه داشت ، به او وحی شد که طالوت را به پادشاهی ایشان برگزیدم .

از آنجا که طالوت مردی کشاورز بود و توانایی مالی چندانی نداشت ، اشراف با انتخاب وی مخالفت نمودند و گفتند : چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با این که ما از او شایسته تریم ؟ و او ثروت زیادی ندارد . اشموئیل در پاسخ گفت : خداوند او را بر شما برگزیده و علم و [ قدرت ] جسم او را وسعت بخشیده است . ( بقره آیة 247 )

چنانکه ملاحظه می شود ، اشموئیل پیامبر دو خصلت « گسترش علمی و توانایی جسمی » را بر دو خصوصیّت دیگر ، یعنی قدرت مالی و افتخارات نژادی و نَسَبی ، فضیلت و ترجیح می دهد و دارندة این دو خصلت را برای احراز مقام رهبری شایسته تر می داند ، در این جا قدرت بدنی با  صراحت به عنوان یک مزیّت و فضیلت مطرح شده و در کنار علم و قدرت علمی قرار گرفته و با آن مقایسه شده است .

حال که تا حدودی با ارزش و مقام والای علم و عالم از دیدگاه اسلام آشنا شدیم ، می توانیم به اهمّیّت تقویت جسم نیز پی ببریم ، زیرا در این آیة قرآنی ، نیرومندی جسمانی در ردیف نیرومندی علمی ـ و البتّه بلافاصله پس از آن ـ ذکر شده است . البتّه باید توجّه داشت نیرومندی علمی بر توانایی جسمانی اولویّت و برتری دارد و رهبر چنان چه از نظر علمی ضعیف باشد ، دیگر نمی توانـد رهبـری کند و توانایی جسمی او نیز کمکی به وی نخواهد کرد .بدین جهت است که می بینیم ابتدا توانایی علمی طالوت مطرح شده و سپس توانایی جسمی وی ، و فرموده : " وَزادَةُ بَسطََةً فِی الِعلمِ و الجِسمِ ." ازهمین جا می توان استفاده کرد که قوی بودن جسمانی برای یک ورزشکار کافی نبـوده و باید به مـوازات تقویت جسم ـ بلکه مقدّم بر تقویت جسم ـ به تقویت جنبۀ علمی و ایمانی نیز بپردازد . قـدرت بدنی و حتّی قدرت علمی فراوان ، چنان چه با ایمان به خدا همراه نگردد ، جز زیان و خسران ، فایدۀ دیگر برای جامعۀ بشری نداشته و همچون تیغ تيزی خواهد بود در دست زنگی مست .

آیۀ 251 سورۀ بقره در مورد مبارزۀ داوود و جالوت می فرماید :

" سپس آنان به فرمان خدا ایشـان [ سیاه دشمن ] را به هزیمت و شکست وا داشتند و داوود [ جوان کم سن وسال نیرومند و شجاع که در لشکر طالوت بود ] جالوت را کشت ، و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید ، و از آن چه می خواست به او تعلیم داد . "

نکتۀ قابل توجّهی که در این جا به چشم می خورد ، این است که قدرت و توان بدنی و جسمانی به تنهایی برای تکمیل شخصّیت انسان کافی نیست ؛ به همین خاطر می بینیم خداوند متعال در کنار قدرت جسمانی و حکومت بر مردم ، حکمت و دانش نیز به او داوود آموخته و مطالب فراوانی را نیز به او تعلیم می دهد .

درمورد داستان حضرت یوسف ( ع ) ، نکاتی که از این داستان به دست می آید ، عبارتند از :

1ـ برادران یوسف ، نیرومندی و ورزشکار بودن را که یک مزیّت و فضیلت است در دو آیه مطرح می کنند و می گویند : " و ما گروهی نیرومند و ورزشکاریم " و آن دو آیه عبارتند از :

الف : [ آیه 8 سـورۀ یوسف ] هنگامی کـه برادران با یکـدیگر توطئه می کنند ، می گویند : " و نَحنُ عُصبَةٌ " وآن را دلیل برتری خویش بر یوسف می دانند .

ب : [ آیه14ســوره یوسف] هنگامی کـه پـدر از این که گرگ یوسف را بخورد ابراز نگرانی می کند ، آنان در پاسخ بدو می گویند : « وَ نَحنُ عٌصبَةٌ » و داشتن نیرو و توان جسمی را مشخّصة یک محافظ و پاسدار می دانند که به خوبی می تواند به مأموریّت پاسداری و حفاظت عمل کند .

2 ـ بازی کردن و تحـرّک را ـ که خــود نوعی ورزش اسـت ـ برای کودکان لازم و ضروری می داند . به همین جهت ، برادران یوسف به بهانة بازی کردن ، یوسف را از پدرش ـ که خود یک پیامبر الهی و معصوم و دارای بینش کافی است ـ جدا می کنند و او به این که بازی برای کودكان لازم است ، اعتراض نمی کند .

3 ـ بازی ، تحرّک و ورزش ، بهتر است در هوای آزاد ، محیط باز و فضای سبز صورت گیرد ، نه در هوای آلوده و پر از دود و گازوییل و یا محیط در بسته و تنگ و به دور از طبیعت ، بدین جهت برادران یوسف به پدر می گویند : « یَرتَع و یَلعَب » تا یوسف در چمن و مراتع بگردد و بازی کند .

4 ـ در حالی که برادران یوسف ، بزرگ ترین و نابخشودنی ترین گناهان را مرتکب شده و به قول خودشان برادرشان را از روی غفلت به کشتن داده اند ، بهترین و پیامبر پسندیده ترین عذری را که ارایه می کنند ، اشتغـال به ورزش و مسـابقة ورزشی است و می گوینـد : ای پـدر ! ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم و یوسف را نزد اثاث خود گذاشتیم و گرگ او را خورد . ( آیة 17 سورة یوسف )

 

و آن پیامبر هم به آنان خرده نمی گیرد که چرا به ورزش و مسابقة ورزشی پرداختید .

در آیة 4 سورة قصص آمده است :

« هنگامی که [ موسی ] نیرومند و کامل شد ، حکمت و دانش به او دادیم ، و این گونه نیکوکاران را جزا می دهیم . »

در این آیه " اشَد " از مادة شدّت ، و به معنای نیرومند شدن است ، و " استوی " از مادّة استواء ، به معنای کمال خلقت و اعتدال آن است .

گویا یک نحو ارتباط بین سلامتی و نیرومندی جسمانی و یاد گرفتن حکمت و دانش وجود داشته باشد ، و شنیده نشده که هیچ یک از پیامبران الهی ـ که تعداد آن ها در روایات اسلامی 124000 نفر ذکر شده است ـ ضعیف و یا ناقص الخلقه بوده باشند . در مورد جانشینان دوازده گانة پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز چنین است . به همین جهت است که در آیة مذکور فرمود : هنگامی که موسی نیرومند و کامل شد حکمت و دانش به او دادیم .

در آیة 15 سورة قصص در ادامة داستان موسی ( ع ) می فرماید :

[ موسی ] در موقعی که اهل شهر در غفلت بودند ، وارد شهر شده ، و ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند ؛ یکی از پیروان او بود و دیگری از دشمنانش . آن یکی که از پیروان او بود ، از وی در برابر دشمنش تقاضای کمک کرد .

موسی که دارای روحیّة دفاع از مظلوم در برابر ظالم بود ، بلافاصله به کمک مظلوم شتافته ، با ظالم درگیر می شود . او تنها با زدن یک مشت به سینة دشمن ، او را از پای درمی آورد .

نکتة قابل توجّه در این جا است که حضرت موسی قدرت و توان خویش را در جهت دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم به کار می گیرد . همان گونه که شیرخدا ، حضرت علی مرتضی ( ع ) بود و به فرزندان خویش وصیّت فرمود :

همواره دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید .

آن گاه موسی به خاطر این قتل ناخواسته که انجام داده به درگاه خدا استغفار می کند .

در دنبالة داستان که حضرت موسی به نزدیکی شهر مدین می رسد و به دو دختر شعیب در کشیدن آب از چاه کمک می کند و پس از آن یکی از دو دختر به پدر پیشنهاد می کند که موسی را استخدام نماید و در ادامة دلیل این پیشنهاد و انتخاب را چنین بیان می کند :

« همـانا بهترین کسـي که می توانی استخدام کنی ، آن کسی است که قوی و امين باشد . » ( آیة 26 سورة قصص )

می بینیم که در این جا قوی بودن به عنوان یک مزیّت و امتیاز برای حضرت موسی ( ع ) به حساب آمده است . البتّه آن قوی بودنی که با امین بودن همراه باشد .

نکتة مهم دیگر این که ، به طور معمول ، انسان قوی و نیرومند بهتر می تواند امانت را حفظ نماید ، و « امین بودن » با قوی بودن دارای ارتباط نزدیکی است ؛ از این رو در آیة قرآن ، دو کلمة « قوی » و « امین » در کنار یکدیگر به کار برده شده اند.

قرآن کریم دربارة لزوم تقویت بنیة رزمی و نظامی می فرماید :

« در برابر آنهـا ( دشمنان ) آن چه توانایی دارید از نیروها آماده بسازید » ( آیة 60 سورة انفال )

البتّه این نیرو تنها شامل نیروهای نظامی و رزمی نبوده ، بلکه می تواند از توانایی های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و خلاصه هرچیزی را که می تواند ما را در پیروزی بر دشمن یاری دهد ، در برگیرد .

در آیة 69 سورة اعراف هنگامی که حضرت هود ( ع ) می خواهد یکی از نعمت های خدا بر قوم خود را بشمارد ، می گوید : « و به جسم شما فزونی داد .»

خداوند متعال در آیات متعّدد ، خود را قوی می نامد . از جمله در آیات  5 و 6 سورة نجم ، آیة 165 سورة بقره ، آیة 15 سورة فصّلت ، آیة 39 سورة کهف ، آیة 58 سورة ذاریات ، آیة 52 سورة انفال ، آیة 66 سورة هود و آیة 21 سورة مجادله .

اگر قوی بودن ، صفت خوبی نمی بود ، هرگز خداوند ، خود را به آن متّصف نمی فرمود .

امّا در مورد قدرت بدنی حضرت علی ( ع )  :

قدرت بدنی بی نظیر حضرت علی ( ع ) را باید در ردیف معجزات و کرامات به حساب آورد . تاریخ جهان هیچ شخص دیگری را با چنین نیروی جسمانی فوق العادّه سراغ ندارد . توانایی بدنی آن حضرت ، همان گونه که خود آن بزرگوار فرمودند ، یک قدرت عادّی و معمولی نبوده ، بلکه قدرت الهی و خدایی بود که از ایمان نیرومند او به خدا نشأت می گرفت . شاید خداوند خواسته از طریق این قدرت بدنی فوق طبیعی ، ارتباط آن حضرت با عالم فوق را به مردم بفهماند و آنها را متوجّة شایستگی او برای زمام داری و رهبری جامعة اسلامی پس از رسول خدا ( ص ) سازد ، زیرا کسی می تواند جانشین پیامبر عظیم الشأن شود که همانند وی با عوالم بالا در ارتباط بوده و از هر جهت ، توان فوق بشری برای ادارة جوامع انسانی داشته باشد ، و چنین شخصی بدون تردید ـ کسی جز علی ( ع ) نبوده است .

بی شک قدرت بدنی حضرت علی ( ع ) یکی از فضایل آن حضرت بود . همین نعمت بود که به وی امکان آن همه خدمت به اسلام عزیز را بخشید و اگر این نعمت بزرگ نبود ، اسلام آن چنان که باید پا نمی گرفت و یا به طور کلّی نابود می گردید . پیامبر بزرگ خدا ، حضرت محمّد ( ص ) در مقام ارزیابی ، یک ضربة شمشیر حضرت علی ( ع ) را از مجموع عبادات جنّ و انس ، برتر و ارزشمندتر می شمارد . به واسطة همین قدرت و شجاعت ناشی از همین ایمان بی نظیر و راسخ آن حضرت به خدا و رسولش بود که ملقّب به « اسد الله الغالب » ( یعنی همیشه پیروز خدا ) گردید .

بارزترین نمونه ای که می تواند قدرت بدنی فوق بشری حضرت علی ( ع ) را معرّفی نماید ، ماجرای فتح قلعة خیبر است . در این جنگ بسیاری از پهلوانان و جنگجویان خیبری به دست حضرت علی ( ع ) کشته شدند . حضرت علی ( ع ) پنجه در حلقة درِ خیبر انداخته و با یکی دو لرزش ، آن را از دیوار کنده و به عنوان سپر مورد استفاده قرار داد . آن گاه یک طرف در را روی یک سوی خندق قرار داد و چون طول دَر از عرض خندق کمتر بود ، سرِ دیگر آن را به روی دست گرفت و امر فرموده ، 1800 نفر جنگجوی مسلمان از روی آن عبور کرده و به خیبر داخل شوند .

اندازة این در که از جنس سنگ سخت بود ، چهار ذرع در پنج وجب و به ضخامت چهار انگشت بود . که حضرت آن را با دست چپ کنده و سپر قرار داده بود و در پایان ، آن چهل زراع به پشت سر خود پرتاب نمود . این در ، آن قدر سنگین بود که پس از پایان جنگ هفت ، هشت ، چهل ، پنجاه و حتّی هفتاد مرد جنگی سعی کردند آن را از این رو به آن رو کنند ، ولی موفّق نشدند . وقتی که از آن حضرت سؤال می شود : « هنگامی که از این در به عنوان سپر استفاده کردی ، چقدر سنگینی احساس نمودی ؟ » پاسخ می دهد : « به همان اندازه که از سپر خود احساس سنگینی می کردم » ؛ امّا باید دانست که این در با قدرت بشری کنده نشد ، بلکه قدرت الهی در بازوان حضرت علی ( ع ) بود که این در را کند ، همان گونه که خود آن حضرت فرمود :

« من هرگز آن در را با نیروی بشری از جای نکندم ، بلکه در پرتو نیروی خداداد و با ایمانی راسخ به روز بازپسین این کار را انجام دادم . »

رهبـران دینـی مـا بـه شـدّت ما را از تنبلی ، کسالت و آن چه موجب آن است بر حذر داشته اند . آنان کسالت و بی نشاطی را دشمن کار ، فعّالیّت ، تلاش و پیشرفت می دانند :

امام صادق ( ع ) فرمود : تنبلي و كسالت ، دشمن كار و تلاش است .

آنان میان مؤمن و کسالت ، فاصلة دوری می بینند :

حضـرت علی ( ع ) فرمـود : ای همـّام ! شخص با ایمـان از کسالت به دور و همیشه با نشاط است .

آنها کسالت را کلید هر کار بد و ناشایستی می دانند .

امام صادق ( ع ) فرمود :

از بی قراری کـردن و تنبلی بپرهيــز ! زیرا این دو صفت ، کلید همة کارهای بد و ناشایست می باشند .

آنان کسالت را هم برای دین ، زیان آور می دانند و هم برای دنیا .

امام صادق ( ع ) فرمود :

کسالت به دین و دنیای انسان ، زیان وارد می سازد .

امام علی ( ع ) فرمود : در کارهایت به انسان کسل و بی حال اعتماد مکن ! « و انجام کارهایت را به او محوّل منما . »

کار و اشتغال ، یکی از ضروریّات جامعه بوده و از جهات مختلف ، فواید متعدّدی به آن مترتّب است . یکی از ابعاد پر ثمر کار ، بهره مندی اقتصادی و نجات از فقر و فلاکت است . بُعد دیگر آن ، به ویژه در کارهای بدنی ، فواید جسمانی آن است ؛ و بٌعد دیگر ، ثمرات اجتماعی آن .

به همین جهت ، در احادیث اهل بیت نبوّت ( ع ) به شدّت از بي كاري نهي و به كار كردن و اشتغال ، ترغيب و تشويق شده است .

در باب استحباب کار کردن به دست خویش در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه ، نمونه هایی چند از ائمّة معصومین ( ع ) آورده شده که خود آن حضرات ـ با وجود بی نیازی از کار ـ به کارهای سخت و طاقت فرسای بدنی می پرداخته اند . برخی از فواید کار بدنی ـ که در واقع فواید ورزش نیز هست ـ عبارتند از :

1 ـ توانایی های جسمانی انسان را از مرحلة استعداد و قوّه ، به مرحلة فعلیّت رسانده و شکوفا می سازد .

2 ـ بدن انسان را در برابر بیماری ها و دشواری ها مقاوم می نماید .

3 ـ استعدادهای فکری و نظری او را به هنگام درگیری با کارها و تلاش برای حلّ مشکلات کاری ، آشکار می گرداند .

4 ـ عضلات بدن را پیچیده و نیرومند می کند .

5 ـ انسان را از کسالت خارج کرده ، به وی نشاط می بخشد .

6 ـ به قوای انسان کمال و ازدیاد می بخشد ، همان گونه که حضرت علی ( ع ) فرمودند : هر کس کار کند ، قوّتش بیشتر شده ، و هر کس در کار کردن کوتاهی کند ، ضعیف تر خواهد شد .

7 ـ موجب حفظ سلامتی ، توازن و تناسب اعضای بدن انسان است .

پس همان گونه که انسان به غذا احتیاج دارد ، همین طور ، به کار ، فعّالیّت ، تحرّک و ورزش نیز نیازمند است . کار و تحرّک برای بدن انسان ، به منزلة آب است برای گیاهان ، که لازمة رشد ، سلامتی ، شادابی و طراوت آن است .

از نظر اسلام ، ورزشکار باید دارای همّتی بلند و روحی بزرگ و دیدی وسیع باشد . او باید نیرو و توان خویش را در جهتی مصرف کند که با گذشت زمان و بالا رفتن سن و فرا رسیدن ایّام کهولت و ضعف و یا حتّی مرگ ، از بین نرود ، پس باید به خاطر جلب رضای خدا ورزش کند و از بدن نیرومند و تخصّص ورزشی خود ، در راهی که مورد رضای خدا و به نفع بندگان خدا باشد استفاده نماید .

قوی ترین مرد تاریخ جهان ، شیر خدا ، حضرت علی ( ع ) در راز و نیازی که با معبود خویش دارد ، عرضه می دارد :

« پروردگارا ! اعضا و جوارح مرا در خدمت به خودت ، قوی و نیرومند گردان . »

از این فقرة دعا چنین فهمیده می شود ، که باید ورزش ، ورزشکار و همة نیرو و توان او در جهت خدمت به خدا باشد ، تا ارزشمند تلقّی شود .

در دعای روزهای اوّل ماه رمضان در مفاتیح الجنان ( دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان ) می خوانیم :

« پروردگارا ! مرا در این روز برای انجام فرمانت قوّت بخش . »

و باز همین مطلب از فرمودة پیامبر گرامی اسلام ( ص ) استفاده می شود ؛ آنجا که فرمودند :

« خداوند بندة نیرومندش را دوست می دارد . »[2]

حضرت علی ( ع )  در این مورد می فرماید :

وَ اَفضَلُ مِن سَعَةِ المالِ صِحِّةُ البَدَنِ

« و برتر از فراوانی ثروت تندرستی است .» [3] 

پیامبر اکرم در این مورد می فرماید :

« هر که دوست دارد از همة مردم نیرومندتر باشد باید به خدا توکّل کند .[4]

و نیز می فرماید :

« اَحَبُّ اللَّهوِ اِلَی اللهِ تَعالی إجراءُ الخَیلِ وَ الرَّمی »

محبوب ترین بازی نزد خداوند متعال سوارکاری و تیراندازی است .[5]

امام سجّاد ( ع ) نیز در دعای بیستم صحیفة سجّادیّه چنین معروض می دارد :

« خداوندا ! به روان محمّـد و آل محمّد رحمت فرست ، و دست مرا در مبارزه با ظلم و اجحاف ، توانا گردان ، و به زبان من در برابر دشمن قدرت گفتار بخش ، و بر قوم بدخواه پیروزم گردان ! مقدّر فرمای که حیلة مردم حیله گر را در هم بشکنم و دست ظالم را از تعدّی و تجاوز کوتاه کنم و . . . تهدید دشمنان را به هیچ انگارم و . . . .

پروردگارا ! مقرّر بفرمای که دست های من در خیر و صلاح مردم به کار افتد ، و همچنان دست کارگر مرا از منّت گذاری و دل آزاری ایمن دار ، و زبان مرا از خودستایی و تفاخر خاموش فرمای ! »[6]

مطالعة آثار حیات انسانی ، بیانگر این واقعیّت است که حرکت فکری و روحی نمی تواند از جسم و روان انسان جدا باشد . چنانچه برای دفاع از خود با مجاهدت در راه ارزش های اخلاقی ، بین استفاده از اعضای بدن در رابطه با اشیای خارج از وجود انسان به هماهنگی نیاز است . برای شناخت و درک این واقعیّت و نکتة حسّاس که همة ذرّات عالم و همة هنرهای بارز انسان و همچنین باورها و اندیشه های ارزشمند انسانی ، نشانه ای از عظمت پروردگار جهان است ، باید به مکنونات قلبی و مکتوبات به یادگار مانده از اندیشمندان ، محقّقان ، نویسندگان و کسانی توجّه کرد که به هر طریق به این بینش و باور دست یافته و علومی را دریافته اند که می تواند راهگشای امروز و فردای جوامع انسانی باشد .

یکی از دستاوردهای علمی ، ورزش و تربیت بدنی است که ویژگی های علمی آن در ابعاد فرهنگی و اجتماعی بارز و روشن است و در بهداشت و سلامتی جسم ، نشاط و انبساط خاطر و افزایش قابلیّت های عضلات هنگام انجام امور فیزیکی مختلف و بالاخره در آموزش های اخلاقی و اجتماعی ، نقش مؤثّر و کارساز دارد . از این رو ، کشورهای مختلف جهان بر طبق قوانین خود ، جایگاه ویژه ای برای تربیت بدنی و ورزش پیش بینی کرده و سازمان ها و نهادهای اجتماعی را برای توسعة و گسترش آن به وجود آورده اند . چنان که در جامعة اسلامی ایران که امور فرهنگی ، اجتماعی و کلیّة مسایل ارزشی آن مبتنی بر فرهنگ اسلامی است ، به این امر مهم توجّه خاص شده و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر تعمیم و گسترش ورزش و تربیت بدنی تصریح و تأکید فراوان شده است . لذا یکی از جنبه های اصلی رشد و ترقّی در علوم که تربیت بدنی و ورزش از آن جدا نيست ، تحقیقات علمی در زمینه های مختلف آن است .

تربیت بدنی و ورزش به عنوان شاخه ای وسیع و همه جانبه از علم ، همچنین در مقام یک نهاد ارزشمند و گستردة اجتماعی ، از آنجا که بخشی از سلامتی و تندرستی جامعه را در قالب تحقیق ، برنامه ریزی و اجرا بر عهده گرفته است ، نیازمند شناخت صحیح وضعیّت جامعۀ مورد نظر خود می باشد .

بدیهی است ، بزرگترین رسالت تربیت بدنی و ورزش ، گسترش سلامتی و ایجاد نشاط و به طـورکلّـی ، فراهم آوردن زمینه های تأمین بهداشت جسمی و روانی آحاد تحت پوشش خویش است .

مرحوم شهید رجایی در زمانی که تصدّی وزارت خانه را به عهده داشت ، پس از بازدید از یک کلاس ورزش ( بازی های دبستانی ) چنان مجذوب حرکات و رفتار شیوۀ کار معلّم ورزش شده بود که با صـراحت اعـلام کـرد : " اگـر ورزش این است کـه مـن هـم اکنـون دیدم . . .  من نه ریاضی می خواهم و نه . . .  در همین یک ساعت همه چیز را دیدم و ادامه می دهد بروید ادامه دهید و کارها را تقویت کنید که که ما هم هستیم و . . .  " .

جامعۀ اسلامی ایران برای توفیق در بهره مندی از بزرگترین و مهم ترین سرمایه های خود ، یعنی نیروی عظیم نوجوان و جوانی ، نیاز به توجّۀ پیگیر ، برنامه ریزی دقیق و حساب شده ، و نظارت بر اجـرای مطلوب درس تربیت بدنی ـ این بخش انسان ساز و جدایی ناپذیز آموزش و پرورش ـ دارد .

یافته های جدید علمی ، تأثیر مثبت شرکت فعّال در برنامه های عملی و علمی  تربیت بدنی را در تأمین سلامت و تندرستی ، تقویت سیستم ایمنی ، بهبود کیفیّت عمر ، کیفیّت رشد ، تقویت کار قلب ، گردش خون و دستگاه تنفّسی ، کم شدن آمار سکتة قلبی ، افزایش کار آرایی فردی و در نتیجه کم شدن هزینه های بیمارستانی و بسیاری امور دیگر را به نوعی بیان می کند ؛ چندان که امروزه دیگر تأثیر مطلوب حرکت و فعّالیّتهای جسمانی مبتنی بر آگاهی های علمی ، در تأمین سلامت بر کسی پوشیده نیست .

قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل سوّم و در بند سوّم آموزش و پرورش توجّه و عنایت خود را به تربیت بدنی بیان ، و وظیفه دولت را در راه اجرای برنامه های تربیت بدنی معّین کرده است .

برخی ادیان و باورهـای اعتقادی ، نهاد جسم و تن را مذموم و ناپسند و وسیلۀ ارتکاب گناه می دانند و بی اعتنایی به نیازها و در عذاب و شکنجه قرار دادن آن را بخشی از اعمال عبادی خود قـرار داده انـد . دیـن مبین اسلام با وسعت دید و فلسفة غنی الهی خود ، چنین تفکّری را مردود می شمارد و نهاد جسم را ودیعه ای الهی و وسیله ای شریف برای دست یابی به اهداف عالیّة اسلامی ، یعنی رسیدن به مرحلة « انسان کامل » و متعادل می شناسد . بر همین اساس برای بدن حق قایل است و حفظ سلامت ، تقویت توانایی ، افزایش نیرومندی و استقامت بدن را تا اعلا درجة ممکن ارج می نهد . چه عنایت و توجّهی از این بالاتر که امور واجب در صورت ایجاد ضرر و زیان به سلامت بدن ، حرام می شود ؟

احادیث و روایات فراوانی از پیامبر اسلام ( ص ) و ائمّة معصومین ( ع ) در مورد ضرورت توجّه به نهاد جسم به عنوان بخش اساسی و زیر بنایی وجود انسان در کتاب های مختلف مذهبی ثبت و ضبط شده است . در اینجا به ذکر چند نمونه از آن ها بسنده می کنیم .

چند حدیث از پیامبر اکرم ( ص ) :

عَلِّموا اَبنائَکُم السّباحۀ و الرِّمایة ( به فرزندان خود شنا و تیراندازی بیاموزید ) .

اَلعَقلُ السّالِمُ فی البَدَنِ السّالِمِ ( عقل سالم در بدن سالم ) .

حضرت علی ( ع ) در دعای کمیل می فرمایند : 

( اَلّلهُمَّ قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی )

خدایا ! اندام های مرا در خدمت به خودت نیرومند گردان .

امام سجّاد ( ع ) در دعای ابو حمزة ثمالی از خداوند چنین می خواهند :

اللهُمَّ اَرزُقنی الصِّحَّةَ فی الجِسم و القُوَّةَ فِی البَدَنِ .

( پروردگارا ! به من سلامت بدن و نیرومندی عطا فرما ) !

سرور آزادگان حضرت سیّد الشّهدا امام حسین ( ع ) می فرمایند :

فَبادِروُ الصِّحَّةَ الأجسامِ فی مُدَّةِ الاعَمارِ

( بکوشید در تمام عمر ، بدنی سالم داشته باشید ) !

احادیث و روایاتی که به عنوان نمونه آورده شده دیدگاه اسلام و بزرگان دین را در مورد ضرورت اعتنا و توجّه به سلامت و نیرومندی بدن روشن می سازد و وظیفة مسلمان مؤمن را در حفظ سلامت و تقویت بنیة جسمانی و ایجاد تعادل در جسم و روح به منظور رسیدن به مرحلة کمال معیّن می کند . در اصول فقه آمده است که : فرایض دینی و امور واجب مانند نماز ، روزه ، جهاد ، مبارزه با ستمگران و قدرت های شیطانی به طور مطلوب باید از توان ، قدرت و بنیة جسمانی مناسب برخوردار باشند . بنابراین فقط سلامت بدن و دست یابی به آمادگی ، قدرت ، توان و استقامت جسمانی که مقدّمه ای برای انجام امور واجب است ، خود امری واجب تلقّی می شود ، پس هیچ مسلمانی نباید در حفظ سلامت و تقویت قوای جسمانی خود کوتاهی و اهمال کند و زن و مرد ، پیر و جوان در اجرای این امر موظّف اند . هر فرد مسلمان باید در دست یابی به بهترین موقعیّت آمادگی جسمانی و حفظ سلامت خود ، متناسب با موقعیّت سنّی که دارد ، کوشا باشد . این مـرز ورزش عبـادی اسـت . دسـت یـابی به آمادگی جسمانی مناسب با سن و جنس در اینجا « مقدّمة واجب بر امر واجب » ، شامل توانایی های قدرتی ، سرعتی ، استقامتی ، انعطاف پذیری ، چابکی و چالاکی است . به بیان ساده تر : « از آنجا که نماز گزاردن ، روزه گرفتن ، حج گزاردن ، و جهاد کردن و همه و همة این واجبات تنها در صورتی میسّر است که توانایی کافی جسمی موجود باشد ، آیا ورزش که تنها وسیلة ایجاد و حفظ توانایی های جسمی است ، به عنوان مقدمّة واجب این عبادت ها خود عبادت به شمار نمی رود ؟ »

وزارت آموزش و پرورش بهترین فرصت را دارد که ورزش عبادی آمادگی جسمانی را در دورة دبستان به عنوان زیر بنایی مفید به منظور دست یابی به جامعه ای سالم و توانا ، کارآمد و متعهّد برنامه ریزی کند و با نظارت دقیق و با استفاده از نیروهای علاقه مند و آگاه به مرحلة اجرا در آورد .

اکنون که قانون اساسی ، علم و دانش روز و مهم تر از همه بینش دینی ما نهایت توجّه را به تربیت بدنی داشته و بهترین موقعیّت را برای پیشرفت و گسترش این امر مهم انسان ساز فراهم نموده است ، باید کوشید و تلاش کرد تا به بهترین نتیجة ممکن رسید ؛ چرا که « ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند » .[7]

درآيين مقدّس اسلام ، برخلاف بسياري ازآيين هاي ديگر ، بدن آدمي تحقير نمي شود . اسلام بدن انسان رابي ارزش نمي شمارد ، زيرا بدن انسان ابزار تكامل روح اوست . تحقيربدن درحكم تحقير شخصيّت آدمي است وكسي كه مرتكب اين عمل شود مستوجب كيفر و قصاص است.

دراسلام حفظ بدن ازخطرها وآسيب ها و تأمين موجبات سلامت و بهداشت آن وظيفه اي الهي است و تضعيف و يا تخدير بدن امري ناروا و مذموم است . طول عمر و صحّت بدن  و ايمن بـودن ازبـلاها و رنـج ها از اموري است كه پيشوايان دين همواره در ادعيّة خود از خداوند مسألت مي نموده اند . دراسلام برحفظ بدن از خطر و تأمين سلامت و بهداشت آن تأكيد شده و راههاي مختلفي براي اين منظور ارایه گرديده است . ارزش بدن و سلامت آن دراسلام به حدّي است كه بعضي از دانشمندان اسلامي گفته اند : پيامبران الهي درآغاز نبوّت و رسالت خود بايد سالم و از نقص بدني دور و بركنار باشند .

دربينش اسلامي ، بيماري تن ازمهمترين بلاها و گرفتاري ها محسوب مي شود . صدمه زدن عمدي به بدن ظلم به شمارمي آيد و آدمي را مستحق كيفر و عقوبت مي سازد . بدن هديه اي است الهي كه براساس حسن و كرامت آفريده شده است و ظرافت شگفت انگيزي درآن به كاربرده شده است كه مطالعه و تأمّل درآن موجب افزايش معرفت انسان نسبت به خداوند متعال مي گردد . بـدن وسيله اي براي به جـاي آوردن فرايض ديني و عبادت است . نماز ، روزه ، جهاد و انواع خدمت ها به خلق خدا با توانايي بدن وسلامت آن ميسّر مي شود نماز شب و قيام درخلوت شب درساية توان بدني امكان پذيرمي شود . دربينش اسلامي ، ميان بدن و روح تأثير و ارتباط متقابل و انفكاك ناپذير وجود دارد . سلامت يا ضعف و بيماري بدن درنشاط و فعّاليّت ويا افسردگي و ناتواني روح اثر مستقيم دارد .

تربيت و تقويت بدن وآمادگي همه جانبه آن مورد توجّه اسلام است و در صورتي كه همراه با ذكر و ياد خدا باشد عين عبادت است . برخلاف آنچه بعضي از ناآگاهان مي پندارند ورزش كاري لغو نيست . كار لغو ازنظر اسلام گفتار و يارفتاري است كه درآن فايده اي مشروع و يا عقل پسند وجود نداشته باشد ، و ورزش اين چنين نيست . درخواست سلامت و قوّت بدن ازخداوند جزء دعاي مسلمانان است .

حفظ سلامت بدن و رعايت آن تا جايي توصيه شده است كه حتّي در مواردي به جاي غسل و وضو ، تيمم و به جاي گرفتن روزه ، افطارتكليف شده است . در اسلام به مؤمنان ، قوي زيستن و سالم و بانشاط بودن و برخوردار شدن ازقدرت تن توصيه مي شود . از اين رو تربيت بدني و ورزش بايد جزئي از برنامة زندگي و بخشي از مراحل آموزش و پرورش هر مسلمان قرار گيرد .

مطالعة تاريخ حيات رسول گرامي ( ص ) و ائمّة هدي عليهم السّلام و نيز صحابه و تابعين گرانقـدر آنان نشان مي دهد آنان نيز به ورزش وتربيت و تقويت بدن خود مي پرداختند و در فعّاليّت هايي ازقبيل مسابقه هاي دو ، سواري و تيراندازي شركت مي كردند مباحثي چون احكام سبق و رمایه حتّي شناكردن ، بخشي از محتواي كتب فقهي و روايات ما را تشكيل مي دهد .

هدف غايي تربيت بدني و ورزش از ديدگاه اسلام ، تأمين سلامت و بهداشت بدن و تقويت و رشد آن درنتيجه حركت به سوي كمال است .

چكيده اي ازسخنان امام خميني ( ره ) رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در مورد ورزش بيان مي شود .

­    ورزش را براي تأمين سلامت تن و روان همه لازم مي دانم و با آن موافقم .

­    اميـدوارم به علي ( ع ) اقتـدا كنيـد و زهـد و تقـواي او را سـرلوحـة اعمال خود قرار دهيد .

­    يك وجــه صــدور انقلاب ، شمـا جـوان ها ( ورزشـكاران ) هستيـد كـه به كشـورهـا مي رويد .

­    درهمة ابعاد انساني ورزش كنيد .

­    تيم هاي ورزشي هم مي توانند در تحقّق بخشيدن اين امر ( صدور انقلاب ) كوشا باشند .

گفتاري چند از شهيد آيت الله دكتر بهشتي :

­    درجمهوري اسلامي بايد توجّه زيادي به مسائل ورزشي و گسترش آن براي نسل جوان داشت.

­  لازم است ما نيـز همگام با اين انقلاب بزرگ ، برنامـه هـاي مفيد و سازندة بي شماري براي تن و روان مردم خود داشته باشيم .

­  امـروز كمتـر رشتـه ورزشي را در دنيا مي شناسيم كه نشود از آن براي ورزيده تركردن انسان بهره نگرفت و براي جامعه مفيد نباشند .

­    اسلام مكتب تربيت انسان نيرومند است .

­  ورزش كمك فراواني به بالابردن قدرت روحي و تقويت نفس مي نمايد . بسياري از ورزش ها همراه برخورد با كارهاي سخت مي باشد . وقتي انسان چنـد بار كار سختي را انجـام داد و ديـد كه همه چيز آسان مي شود ، ياد مي گيرد كه چگونه دشواري ها با تمرين ، ساده تر  مي گردد .

سخناني چند از شهيد محمّد علي رجائي :

­    يك پاي انقلاب روي ورزش است .

­  به نظرمن اگر ورزش روي خط اصلي اش بيفتد ، يكي ازمهمترين عناصري است كه مي تواند انقلاب را به پيروزي برساند .

­    با ورزشي كه فقط جنبة نمايشي و قهرمان پروري داشته باشد مخالف هستم .

­    تنها از راه ورزش ، پرورش جسم و تن ميسّر است .

­    اگر منظور از ورزش پرواربندي و قهرمان پروري باشد اين درست نيست .

­    ما مي خواهيم يك ورزش مردمي داشته باشيم ، نه قهرمان پروري .

ميرحسين موسوي ، نخست وزير دوران جنگ تحميلي :

­  اگر در يك موقعي ورزش وسيله تخدير و به صورت ابزاري در دست قدرت مسلّط بود ، و براي اينكه مردم را در بي خبري نگه دارد وآنها را تحت سلطه قرار دهد و احياناً آنها را از مسير واقعي خودشان و انساني خودشان دور نگه دارد ، درجمهوري اسلامي ايران ، ورزش درست يك اهداف ديگري را دنبال مي كند ، نه تنها در داخل كشور خودمان ، بلكه دركشورهاي خارجي .

­  اگر ما یک تحوّل معنوی در داخل ورزش و ورزش کار نبینیم ، عملاً اینطور دریافت خواهیم کرد که ورزش همگام انقلاب حركت نكرده است .

­  در دوران معاصر ما ، قهرمان ما باید علاوه بر قهرمانی در رشته های گوناگون ورزشی ، مسلّح به سلاح ایدئولوژی نیز باشد و اگر روزی نتوانستند به مدال قهرمانی دست پیدا کنند ، لااقل از نظر ایدئولوژی قوی و غنی باشد .

چکیده ای از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی :

­    در جامعه ورزشکار با سرباز از هم جدا نیست .

­    انقلاب ما می تواند خود را در این صحنه ها ( بین المللی ) نشان دهد .

­    امیدوارم که ورزش در کشور ما همچنان که هست بیشتر توسعه پیدا کند و در خدمت انسانیّت قرار گیرد .

­  ورزش تأمین کنندة یکی از ابعاد وجودی انسان ، یعنی پرورش استعدادهای جسمی و این استعدادهای جسمی در جای خود می تواند در خدمت جامعه و در خدمت هدف های انسانی قرار گیرد . در نتیجه ورزش یکی از مسایل اصولی و درجه یک جامعه است .

­    تا مسابقه نباشد ، مردم نسبت به ورزش تشویق نمی شوند و ورزش را درست نمی فهمند.

­    بایستی به جوان ها برای ورزش کردن میدان داد .

­    من با حضور در میدان های بین المللی کاملاً موافقم .

­    هیچ دلیلی ندارد که ما وقتی ورزشکار داریم ، در مسابقات جهانی شرکت نکنیم .

­  وظیفة مهم رسانه های گروهی این است که مردم را نسبت به مسألة ورزش توجیه کنند و آن ها را نسبت به ورزش کردن تشویق نمایند .

­    در این روزگار مانند همة روزگارهای دیگر ورزش یک ضرورت برای جامعة ماست .

­  وظیفة اصلی دولت و مسؤولان ورزش کشور این است که اشتیاق به ورزش و روح ورزشکاری و ورزش خواهی را در مردم زنده کنند .

­  ورزش برای جوانان امری لازم و برای افراد مسن امری واجب است . زیرا در پرتو آن ، انسان می تواند سلامتی خود را حفظ کند ، اعتماد به نفس خویش را افزایش دهد و در خود نشاط و شادابی و زیبایی را به وجود آورد .

­  کشوری که بخواهد خوب اداره شود و به اهداف خود برسد و نیز جامعه ای که بخواهد در دنیا سرافراز بماند و استقلال حقیقی را به دست آورده و در عرصه های نبرد سیاسی ، اقتصادی و نظامی پیروز شود ، نیازمند مردمی سالم ، بانشاط و برخوردار از قدرت اراده و تصمیم گیری است که این همه از رهگذر توجّه جدّی به امر ورزش حاصل می شود .

­    امر به ورزش ، امر به معروف است .

تاریخ فرهنگ انسان ها و جوامع مختلف ، ورزش را در قالب واژه های بسیار زیبا و در پاره ای از اوقات نه چندان زیبا که زشت و متنوّع بیان داشته است . علم و فلسفه توسّط ابزارهای ذهنی و عینی بررسی و محتوای مفاهیم آن ها شناسایی و تعریف می شوند . امّا روح ورزش تاکنون به وسیلة بشر تصرّف و کاملاً توجیه نشده است . امّا ورزش به عنوان یک پدیدة اجتماعی ویژگی های خاصّ خود را دارد . شاید ورزش تنها پدیده ای در جهان باشد که در عین حالی که ورزشکار را تشویق می کند تا نهایت کوشش و جدیّت خود را در اجرا به کار گیرد ، نهایت آرامش و فراغت خاطر را نیز از او می طلبد .

ورزش انسان را به درجة خستگی مفرط می برد ولیکن در همان حال به بازسازی و بهداشت تن و روان او کمک می کنـد . ورزش از انسـان شکل می گیرد و به انسان شکل و صورت انسانی می بخشد . جوهرة ورزش و ماهیّت آن ، به منزلة کوشش و جهاد برای رسیدن به کمال و درجة خلوص ورزشکار در ارایة آنچه در توان دارد عالی ترین تجلّی فطرت اوست . او نباید این گوهر را هرگز ارزان عرضه کند . ورزش ارزش های اخلاقی و اجتماعی را به انسان می آموزد و او را به آفرینش ارزش های والای انسانی ترغیب می کند . پس ورزش ذاتاً خوب است و امکانات انسان را برای خودشناسی و خداشناسی افزون می کند .

جوّ حـاکـم بر ورزش بـاید بر اساس ریشه های فکری و عقیدتی و دینی معنی دار شود و پیام آور نشاط ، شادی و سلامتی باشد . این جوّ را انسان های ورزشکار خلق می کنند و به آن پیام و آرمان می بخشند . ورزش در ساخت شخصیّت و قالب بندی خصیصه  های انسانی بسیار توانمند است . لازم است یادآور شوم آنچه در ذیل می آید بخش کوچک و قابل توصیف از توانمندی ورزش است . شاید بتوان گفت بخش اعظم توانمندی ورزش در شکل گیری شخصیّت افراد در قالب الفاظ و واژه ها نمی گنجد و عبارات هر چند بلیغ باشند نمی توانند آن را به شکل واقعی توصیف کنند .

پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران ، لزوم دگرگونی و نوسازی هدف ها و روش های آموزش تربیت بدنی و ورزش در کلیّة نهادهای اجتماعی و مسؤول ، به ویژه در دانشگاه که آخرین فرصت رسمی در نظام آموزشی کشور است ، کاملاً محسوس است . بازدة این دگرگونی و نوسازی باید رشد و توسعة استعدادهای جسمی و روانی دانشجویان را تسهیل کند و مقدّمات حرکت و هدایت قشر روشنفکر و تحصیل کردة جامعه را به سوی کمال انسانی و اسلامی فراهم آورد .

هدف از طرح برنامه ها و انجام فعّالیّت های ورزشی در سطح دانشگاه ها و مؤسّسات آموزش عالی ، رشد و توسعة جنبه های اخلاقی ، روانی و جسمانی دانشجویان به موازات تحصیل علوم و فنون دیگر است ، تا آینده سازان این نظام الهی بتوانند پس از فراغت از تحصیل در خدمت نهضت اسلامی قرار گیرند و موجبات ترقّی و تعالی مادّی و معنوی خود و جامعه را میسّر سازند . امید است که دانشجویان از طریق درس تربیت بدنی در جریان فعّالیّت های ورزشی و بهداشتی قرار گیرند و با کسب مهارت های ضروری و حرکتی پس از فراغت از تحصیل همواره به سلامت جسمی و روانی خود توجّه داشته باشند و ورزش کردن را بخشی از برنامة روزانة زندگی خود قرار دهند .

در جامعة کنونی ورزش به عنوان یک امر انسانی ـ تربیتی مورد توجّه است و در بین تمامی اقشار اجتماعی به ویژه دانشجویان به سرعت روی در توسعه و گسترش دارد . جامعه شناسان را عقیده بر این است که در شرایط زندگی ماشینی و افزایش ساعات فراغت ، ورزش را می توان به عنوان وسیله ای مطلوب برای تأمین تفریح سالم و تجدید قوای افراد جامعه و نیز حفظ سلامت جسمی و روحی آن ها مورد استفاده قرار داد . در زندگی امروزی از کارهای دشوار که با نیروی انسانی و با به کار گرفتن دست و پا و دیگر اندام های بدن انجام می شد خبری نیست . اکنون بیشتر کارها در مقیاسی وسیع تر و کیفیّتی مطلوب تر به وسیلة ماشین انجام می شود . از این رو ،  انرژی ذخیره شده می تواند از طریق حرکت و ورزش و قابلیّت های ذهنی و جسمی انسان را افزایش دهد . رهبران اسلامی و به ویژه پیامبر اکرم ( ص ) به سلامت و نیرومندی مسلمانان سخت توجّـه و علاقه داشته اند . آن حضرت می فرماید : « طُوبی لِمَن اَسلَمَ وَ کانَ عیشهُ کَفافَاً وَ قُواهُ شِدادَاً » خوشبخت کسی است که اسلام را پذیرفته و به قدر معاش خود درآمد دارد و قوای بدنش نیرومند است . علی ( ع ) می فرماید : « اَلصِّحَّةُ اَفضَلُ النِّعَم » سلامت بدن از بهترین نعمت های الهی است . در چهارده قرن پیش ، یعنی زمانی که حضرت محمّد ( ص ) در شبه جزیرة عربستان دعوت خود را آشکار فرمود ، زندگی در دشت های پهناور و خشک آن سرزمین به شیوة عشیره ای و بسیار دشوار بود . بادیه نشینان به ناچار به دنبال برکة آبی که از بقایای باران تشکیل می شد یا برای یافتن علف ، ناگزیر از نقطه ای به نقطة دیگر کوچ می کردند . پیداست که در چنین شرایطی مردم برای تهیّة قوت خود و خانواده به قدر کافی به فعّالیّت های جسمی و حرکتی می پرداختند و با وجود این فعّالیّت ها نیازی به ورزش کردن نبود . وانگهی انجام دادن هر کار ضروری ساعت ها وقت آن ها را می گرفت و به این ترتیب آن ها غالباً چندان اوقات فراغتی نداشتند . با این همه ، پیشوای گرامی اسلام برخی از مهارت های ورزشی و تفریحی را به منظور گذراندن اوقات فراغت برای هدف های اجتماعی و نظامی و مذهبی به آنان تعلیم می داد . پیامبر اکرم ( ص ) علاوه بر تشویق مردم به شرکت در این گونه فعّالیّت ها ، خود نیز در آن ها شرکت می فرمودند : به طوری که روایت شده است ، روزی چند نفر از مشرکین برای سرقت گوسفندان مردم به اطراف مدینه رفته بودند . پیامبر و جمعی از یاران برای سرکوبی آنان بر اسب ها سوار شدند و بر آن ها تاختند . مشرکین با دیدن سواران اسلام به سرعت فرار کردند و از نظر دور شدند . در این وقت ابو قتاده ، یکی از یاران پیامبر به آن حضرت عرض کرد حال که دشمن برگشته و فرار کرده است ، اگر موافقت فرمایید یک مسابقة اسب دوانی ترتیب دهیم . پیغمبر موافقت فرمود . مسابقه آغاز شد و سرانجام آن حضرت از همة یاران پیشی گرفت .

برخی از جامعه شناسان معتقدند که افزایش زمان فراغت از اختصاصات جامعة صنعتی است ، لیکن برخی دیگر بر این باورند که زمان فراغت در تمام مراحل زندگی بشر کم و بیش وجود داشته است .[8]

ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصوّر شود که ورزش امری بی ارزش و تفنّنی است و صرفاً وسیله ای است که موجبات سرگرمی و مشغولیّت جوانان را فراهم می سازد . بر عکس باید آن را جزو مهمّی از فعّالیّت های زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با ورزش دارند . نگاهی گذرا به تاریخ نشان می دهد که ملل متمدّن جهان همواره به نقش و اهمّیّت ورزش توجّة خاص مبذول داشته اند و از آن به عنوان ابزاری در جهـت ورزش جـوانان و آمـاده نمـودن آنـان بـرای مقابله با مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند . در اسلام نیز در رابطه با ورزش تأکیدات فراوانی وجود دارد و لذا بایستی همچنان که روح تحقیق در جامعه زنده می شود روح ورزش نیز باید در جامعة ما پویاتر گردد ، تا در کنار ورزش و تهذیب نفس مقدّمات درخشش در صحنه های بین المللی ورزش را نظاره گر باشیم .[9]

نظرهای امام خمینی ـ قُدّس سرّه ـ در بارة  ورزش

بدون تردید ، ورزشکاران مسلمان مایلند از دیدگاه حضرت امام خمینی ( ره ) ، دانشمند ، اندیشمند و بزرگ رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ، در بارة ورزش و ورزشکار مطّلع شوند . در این جا بخشی از فرمایشات ایشان در این زمینه ، از نظر گرامیتان می گذرد .

ایشان در جمع ورزشکاران و کارمندان تربیت بدنی فرمودند :

 « مملکت ما همین طور که به علما و دانشمندان احتیاج دارد ، به این قدرت شماها هم احتیاج دارد . این قدرت وقتی با ایمان باشد ، وقتی که زورخانه با قرآن باشد ، با ایمان باشد ، پشتوانة یک ملّت است . وقتی قهرمان ها ، قهرمان های اسلامی باشند ، پشتوانة یک ملّت هستند ، بازوی یک ملّت هستند . آن چه که پشتوانة ملّت است ، پشتوانة اسلام است ، آن مردهای با ایمان هستند ، ورزشکاران با ایمان هستند ، روحانی با ایمان و دانشگاهی با ایمان و . . . این ها می توانند پشتوانة یک ملّت باشند و نگذارند دست های خائنانة کسانی که گاه می خواهند همه چیز را از بین ببرند ، قدرت مادّی ما ، قدرت معنوی ما را از بین ببرند .

آن حضرت در دیدار با گروهی دیگر از ورزشکاران ، در بارة وظایف ورزشکاران فرمودند :

« ورزشکاران دو وظیفه دارند :

یک ورزش جسمانی برای قوّه پیدا و قدرت پیدا کردن . وقتی قدرت جسمانی پیدا شد ، دفاع از مملکت می تواننـد بکنند ، دفاع در برابر مخـالفین کـه می خـواهنـد به آن هـا حمله بکنند ، می توانند بکنند .

یکی هم پرورش روحــانی در انسـان پیـدا بشـود ، آن وقت قـدرت جسمـانی اش مضاعف می شود . شمـا کوشش کنیـد آن قدرت را هم که قدرت الهی است ، قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا اميــر المؤمنین ( ع ) در شما پیدا شود ، که یک مرد روحانی قوی و جسمانی قوی بشوید ، که هم جانب روحتان قوی باشد و هم جانب جسمتان قوی باشد . »

وی در جمع قهرمانان منتخب فوتبال تذکّر داد که ورزش باید در همة ابعاد انسانی باشد :

« در همة ابعاد انسانی ورزش کنید . من خودم ورزشکار نیستم ، ولی ورزشکاران را دوست دارم . از خدای تبارک و تعالی خواهانم که شما جوانان را که ذخیرة این کشور هستید و مایة امید ملّت و اسلام هستید ، هر چه بیش تر موفّق کند . یک بُعدش آن بعدی است که شما در آن متخصّص هستید ، و امید است بُعدهای دیگری هم که انسان دارد و انسانیّت دارد ، در شما رشد کند .

ورزشکارها همیشه این طور بودند که یک روح سالمی داشتند ، از باب این که توجّه به شهوات نداشتند ، توجّه به لذّات نداشتند ، توجّه به یک فعّالیّت جسمانی داشتند که عقل سالم در بدن سالم است ، شما اگر دقّت کنید در حال جوان ها و طبقات جامعه ، می بینید که آن هایی که در عیش و عشرت می گذرانند ، حقیقتاً عیش و عشرت نیست ، بدن ها افسرده و روح پژمرده و کسالت سر تا پای آن ها را گرفته است ، اگر دو ساعت عشرت می کنند ، 22 ساعت در ناراحتیِ آن هستند . آن ها که اهل خدا هستند ، توجّه به خدا دارند ، ورزش جسمی می کنند و ورزش روحی . آن ها در تمام مدّت ، اشخاصی هستند که پژمردگی در آن ها نیست ، افسردگی در آن ها نیست ، و این یک نعمتی است که خدای تبارک و تعالی نصیب همه کند ، ان شاءالله . »

امام خمینی ( ره ) همچنین در سخنانی که با صدا و سیمای جمهوری اسلامی داشتند ، فرمودند :

« اسلام رزمنده می خواهد ، جنگجو می خواهد ، در مقابل کفّار ، در مقابل آن هایی که هجوم می کنند . مملکت اسلام ، مجاهد می خواهد درست کند ، نمی خواهد یک نفر آدم عیّاش درست کند که این آدم عیّاش ، عیّاشی اش را بکند و همه چیزش را از بین ببرند ، همة شرافتش را از بین ببرند ، او مشغول عیّاشی و رقصیدن باشد .

اسلام جِدّ است و یک مسلمان جدّی است ؛ هزل در آن نیست ، لغو در آن نیست ، لهو در آن نیست ، بازی در آن نیست . آن بازیی که اسلام اجازه داده ، تیراندازی است ، اسب سواری ، مسابقه در اسب سواری ، مسابقه در تیر اندازی ؛ آن هم جنگ است آن را اجازه داده است ؛ حتّی برای آن رهان قرار داده اند ؛ یعنی شرط بندی هم بکنند آن را اجازه داده اند ، لیکن مسأله جدّی است ، آن جا تربیت است .[10]

مرحوم شهید مطهّری بحث جالب و دقیقی دارد ، تحت عنوان « پرورش تن و تن پروری » که طرح آن در این جا خالی از لطف نیست . وی در کتاب انسان در قرآن ، چنین می نویسد :

« اسلام و « تن پروری » به معنای « نفس پروری » و شهوت پرستی را شدیداً محکوم کرده است ، امّا پرورش بدن به معنای مراقبت و حفظ سلامت و بهداشت را از واجبات شمرده است و هر نوع عملی را که برای بدن زیان بخش باشـد ، حـرام شمـرده است . اسلام آن جا که یک امر واجب ( مانند روزه ) احیاناً برای بدن مضر تشخیص داده شود ، تکلیف آن را ساقط می کند ، بلکه چنین روزه ای را حرام می داند ؛ هر اعتیادی که برای بدن مضر باشد ، از نظر اسلام حرام است . آداب و سنن بسیاری در اسلام به خاطر بهداشت و سلامت بدن وضع شده است .

ممکن است افرادی میان « پرورش بدن » که امری بهداشتی است و« تن پروری » به معنای نفس پروری که « امری اخلاقی » است ، فرق نگذارند و خیال کنند اسلام که با تن پروری مخالف است ، با بهداشت بدن مخالف است ، پس لاقیدی در حفظ سلامت و بلکه کارهایی که مضرّ بهداشت و سلامت بدن است ، از نظر اسلام کار اخلاقی است ، و این اشتباهی فاحش و خطرناک است . تقویت و سلامت بدن و بهداشت آن کجا ، و تن آسایی و تن پروری کجا ؟

نفس پروری و شهوت پرستی که در اسلام محکوم است ، همان طوری که بر ضد روح پروری است و موجب بیماری روح و روان می گردد ، بر ضدّ بهداشت و پرورش صحیح جسم نیز هست و منجر به بیمـاری جسمی می گردد ، زیرا نفس پروری و شهوت پرستی ، منجر به افراط کاری ها می شود ، و افراط کاری ها منشأ اختلالات اساسی در جهازات بدنی . »

وی همچنین در کتاب تعلیم و تربیت اسلام ، چنین مطرح می کند :

« اسلام طرفدار پرورش جسم است ، با این که مخالف تن پروری به مفهوم مصطلح ادبی آن است . . . جای شک و تردید نیست که تعلیمات اسلام بر اساس حفظ و رشد سلامت جسم است . علّت حرمت بسیاری از امور ، مضر بودن آن ها به حال بدن است . یکی از مسلّمات فقه ، این است که بسیاری از امور به این دلیل تحریم شده اند که برای جسم انسان ضرر دارند ، و یک اصل کلّی برای فقها مطرح است که هر چیزی که محرز بشود که برای جسم انسان مضر است ـ ولو هیچ دلیلی از قرآن و سنّت نداشته باشد ـ قطعاً حرام است .

البتّه این را هم می گویند که زیان ها بعضی معتدٌ به هستند   و بعضی غیر معتدٌ به ؛ یعنی زیان آن قدر کم است که قابل اعتنا نیست . اسلام در تکالیف خود حرج ایجاد نمی کند ، یعنی این مقدارها را از نظر اسلام تحریم نمی کنند ، به صورت مکروه ذکر می شود ، یا می گویند : ترکش مستحب است . . . در سنّت ، زیاد می بینیم که خوردن فلان میوه یا فلان سبزی مثلاً مستحب است ، چون دندان ها را مجکم می کند ، دیگری فلان بیماری را از بدن بیرون می برد ، و این موارد در سنّت زیاد است که ملاک یک حرام یا یک مستحب و یا یک مکروه ، زیاد رساندن ، یا مفید بودن و یا مفید نبودن است . فلان چیز چون برای معده خوب است ، مستحب است .

بنابراین ، پرورش جسم در حدود پرورش علمی ، بهداشت ، سلامت و تقویت جسم ، که جسم نیرو بگیرد ، یک کمال است . می دانیم همة کسانی که از نظر بدن نیرومند بوده اند ، این نیرومندی برایشان کمال شمرده شده است ؛ مثلاً ، امیرالمؤمنین نیرومند بوده و نیروی بدنی داشته است ، و این جزء کمالات آن حضرت است . . .

تن پروری که بد است ، غیر از پرورش تن به معنای بهداشت است . آن تن پروری در واقع نفس پروری که اغلب بر ضدّ بهداشت جسم و پرورش جسم می باشد . آن تن پروری که بد است ، معنایش این است که انسان ، نفس پرور و شهوتران باشد ؛ یعنی همیشه دنبال تمایلات نفسانی خود باشد ، و ربطی به مسألة رشد جسم ندارد ، و اتّفاقاً قضیّه ، درست بر عکس است ؛ يعني اگر انسان زیاد دنبال پرورش تن به معنای نفس پروری برود ، به جسمش زیان می رساند . . . . یک آدم تنبل و تن پرور ، دنبال لذّت های دیگر است . شب تا صبح نمی خوابد برای این که در فلان مجلس عیش شرکت کند . پدر جسم و اعصاب خودش را درمی آورد .[11]

اسلام برای صحت و سلامتی ، ارزش و اهمّیّت ویژه ای قایل بوده و از این رو مملوّ است . از طـرفی ، رابطة تنگاتنگی بیـن ورزش و سـلامتـی وجود دارد ، به گونه ای که به طور معمول کلمة « ورزش » به کلمة « تربیت بدنی » عطف شده و گفته می شود : « ورزش و تربیت بدنی » .

یکی از مهم ترین عوامل اهمّیّت ورزش در این است که موجب « ایجاد ، تقویت و یا حفظ سلامتی » می شود ؛ بنابراین ، چنانچه ورزش به گونه ای باشد که برای سلامتی انسان زیان آور باشد و یا ورزشکار آن قدردر راه ورزش به خود فشار آورد که سلامتی اش در مخاطره قرار گیرد ، از نظر اسلام و همچنین عقلای عالَم ، مردود خواهد بود .

در اسلام ، احادیث و رهنمودهای فراوانی از بزرگان دین ، جهت حفظ صحّت و تقویت بدن و پرداختنِ به آن ، وارد شده است ؛ از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

« العَجَبُ لِغَفلَةِ الحُسّادِ عَن سَلامَةِ الاَجسادِ ؛

از این که حسودان در فکر سلامتی خویش نیستند ، سخت در شگفتم . »

« وَ اِنَّ لِبَدَنِکَ عَلَیکَ حَقّاً ؛

بی شک بدن تو بر تو حقوقی دارد [ که باید آن ها را ادا کنی و به آن رسیدگی نمایی ] . »

« اَلمُؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ وَ اَحَبُّ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ ؛

مؤمنی که قوی و نیرومند باشد ، در نظر من از مؤمنی که ضعیف باشد ، بهتر و دوست داشتنی تر است . »

در این روایت ، ارزش اصیل و واقعی ، به ایمان اختصاص یافته و در مرحلة بعد ، قوّت مدّ نظر قرار گرفته است ؛ یعنی آن چه باعث ارزش انسان می شود ، همانا ایمان اوست .[12]

در آیة 60 سورة انفال آمده است که : " و در برابر آنان هر نیرویی که می توانید ، از جمله نگاهداری اسبان ، فراهم آورید ، تا به آن وسیله دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید ، همچنین دیگرانی را هم غیر از آنان ؛ و آنچه در راه خدا انفاق کنید ، پاداشش به شما برمی گردد ، و بر شما ستم نمی رود . "

بهاءالدّین خرّمشاهی در توضیح این آیه می نویسد :

این آیه آیة مشهوری است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، شعار سپاه پاسداران قرار گرفته است ، و جامع ترین فرمان قرآنی برای تحکیم و تقویت توان رزمی مسلمانان در برابر کافران است . فقهای اسلام از این آیه گاه در مبحث سبق و رمایه هم بحث کرده اند . مراد از سبق ، مسابقه و مانور است و مراد از رمایه مطلق تیراندازی است . و قیاساً می توان آن را به همة ابزارها و امکانات رزمی گسترش داد . مقداد سیوری در ذیل عنوان « سبق و رمایه » می نویسد : « و در مشروعیّت آنها مصلحت ارجمندی است و آن ورزش و آموزش کارزار با کافران ، برای اعزاز و اعلای کلمة اسلام است . وگرنه سبق و رمایه جزو رهان ( گروبندی ، شرط بندی ) و قمار است . » و سپس حدیثی را از پیامبر ( ص ) نقل می کند که در آن از رهان ، جز در مورد سبق و رمایه ، به معنی اعم ، نهی شده است . در معنای قوّه از حضرت ( ص ) نقل کرده اند که مراد « تیراندازی » است . بعضی نیز دژ سازی و استحکامات را به این معنی گرفته اند . بهتر آن است که معنای اعم و مصادیق آن متعدّد گرفته شود . چنانچه « خیل » هم اگرچه به معنای اسب است ، ولی در اینجا اتّساع معنا دارد و اعم از هر گونه مرکوبی است . چنانچه توسّعاً می تواند به مرکوبهای ماشین عصر جدید ، از جمله اتومبیل ، هواپیما ، کشتی و تانک و امثال آن هم حمل شود . همچنین در فقه اسلامی موردی به نام مرابطه ( که از همین رباط الخیل گرفته شده است ) وجود دارد که عبارت از ساختن استحکامات در حوالی مرزها و نقاط استراتژیک دشمن و آگاهی مدام داشتن از حرکات و تحرّکات آنان است .[13]

همان طور که قبلاً ذکر شد حضرت موسی ( ع ) اوّل قوی بود و بعد امین و امانت دار . اگر انسان قوی بود  و توانست امانت داری کند ، درست است . روح ورزشکار این طور نیست که اگر با کسی مخالفت یافت ، بخواهد با خُدعه و نیرنگ تلافی کند ، بلکه همان قوّت ، او را به این باور رسانده است که مرد نباید نامردی کند و باید یکرنگ و درستکار باشد و در اینجاست که او « قوی امین » را قلباً پذیرفته و سعی در عمل دارد .

غالباً آدم ضعیف نمی تواند امانت دار و درستکار بماند ؛ چقدر جُرم و جنایت به علّت " ضعف " روی داده است و می دهد ؟!

روزی امام صادق ( ع ) پس از دادن نان به فقرا ، می خواست به خانه اش برگردد . یکی از شاگردانش او را شناخت و به امام گفت اجازه بدهید من کیسة نان را حمل کنم ولی امام فرمودند : من بار خودم را بهتر از هر کسی می برم .[14]

در مورد بخشی از آیات 63 و 93 سورة بقره که می فرماید : « آنچه را که به شما دادیم با قوّت و قدرت حفظ کنید و بگیرید . » از امام صادق ( ع ) سؤال شد آیا منظور و مقصود ، قوّت قلب است یا قوّت بدن . حضرت فرمودند : « قوّت قلوب و ابدان هر دو است . »

جالب آنجاست که این قدرت معنوی است که شخص را به سالم سازی جسم و حفظ سلامت با ورزش و سایر عوامل وا می دارد . این تفاوت ورزش هدفمند در اسلام و غرب است که در اسلام توجّه به روح و روان در مرتبة بالاتر از توجّه به جسم است و در طول هم قرار دارند نه در عرض یکدیگر . یعنی در مرتبة اوّلی باید روح را ورزش داد و در مرتبة بعد جسم را . تفاوت دیگر که ما ورزش را هدف نهایی نمی دانیم بلکه آن را وسیله ای برای کسب رضایت حق در جهت سالم نگه داشتن جسم می پنداریم . ما باید در طول تهذیب روح و تزکیّة نفس ، بدن را نیز با ورزش سالم نگه داریم یعنی : در مرتبة اوّل باید قلب و روح را با ایمان و عمل صالح پرورش داد ، در مرتبة دوّم با توجّه به این امر که زندگی صنعتی و شهری بدون فعّالیّت و تلاش جسمانی است ، باید این کمبود فعّالیّت بدنی از طریقی جبران شود . لذا بهترین راه ورزش و تربیت بدنی است . در نتیجه راه انسانی که ممزوح از جسم و روح سالم و قوی شده به حیات طیّبة دنیا و آخرت خواهد رسید .

خداوند در قرآن به انسان دستورهایی می دهد ؛ مثل آیة : « پس بشتابید به خیرات و عبادات . » و آیة « بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود . » یا بندگان خدا توسّل و تعجیل در سعادت و خیرات خود می کنند و اینان هستند که در کارهای نیکو سبقت می جویند . واژه های سرعت ، سبقت ، همّت و قدرت در معارف می تواند در ورزش نیز کاربرد داشته باشد . ورزشکاران عزیز بـایـد به این مقام برسند و بدانند مسابقة اصلی در میدان ، کسب معارف و فضایل اخلاقی است . وقتی شخص در این مسابقه شرکت کرد ، در مسیر خود از علم و عمل بهره می گیرد و رذایل اخلاقی را در وجود خود ریشه کن ساخته ، صفات نیک را به وجود می آورد ؛ آنگاه این صفات را در زندگی خـود و از جمله در ورزش تعمیم می دهـد و ورزش را تکلیف الهـی و در حـدّ رضـایت او می شمارد . در نتیجه ، در میادین و مسابقات ورزشی با تمام توان شرکت می کند . نفس ها ، ضربان قلب ، انقباض و انبساط عضلات چنین ورزشکاری تسبیح و حمد خداست که خدایا من از خود در راه تو گذشتم و تو بندة سالم را دوست داری . من نیز مهذّبم ، امر را امتثال می کنم .

مقصود اینکه ورزش در حال حاضر در کشور ما اطاعت امر خداوند است و جمهوری اسلامی به اقشاری نیرومند ، مهذّب ، مبتكر عالم و عامل نیاز دارد .[15]

 ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدّی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته اند : پیامبران الهی در آغاز نبوّت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی ، دور و برکنار باشند .

آقای دکتر سیّد باقر حجّتی ، در این خصوص چنین می انگارد :

« سلامتی تن و بدن ، یکی از شرایط قابلیّت شخص برای تصدّی مقام نبوّت و امامت و جانشینی پیـامبر اکـرم ( ص ) به شمـار می آید که باید پیـامبر و یا امـامی که دارای منصب الهی هستنـد ، از نظـر جسم و بدن کامل تر و معتدل ترین مردم عصر خود باشند ، چنان چه باید باهوش ترین و زیباترین آن ها باشند . »

با توجّه به مطالب فوق ، روشن می شود که هیچ مکتب و آیینی در جهان وجود ندارد ، که به انـدازة اسلام ، به صحّت ، سلامتی و شادابی انسان ها اهمّیّت داده باشد . در این جا به منظور روشن تر شدن مطلب و آشنایی با سیرة علمای اسلام و حسن ختام مبحث ، به فرمایش و سیرة امام خمینی ( ره ) ، بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ، اشاره می نماییم .

آن حضرت در دیدار با گروهی از ورزشکاران فرمودند : « من ورزش کار نیستم ، ولی ورزشکاران را دوست دارم » . این دوست داشتن از ناحیة یک رهبر بزرگ و کم نظیر دینی ، مربوط به میل شخصی نبوده ، بلکه حاکی از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزش کار بوده و تأییدی است بر پسندیده بودن ورزش از نظر اسلام ؛ ولی این که فرمودند : « من ورزشکار نیستم » ، بدین معناست که ورزش کار حرفه ای و رسمی نیستم ، زیرا همه می دانند که ایشان تا سن 88 سالگی ، همه روزه مقادیر زیادی پیاده روی می کرد . و این سیره را تا روز قبل از انتقال به بیمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحی [ که به رحلت ایشان منجر شد ] ادامه دادند .[16]

حجّت الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی رئیس جمهوری دردیدار هیأت رئیسۀ فدراسیون کوهنوردی و اعضای تیم کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران گفت : صعود به قلّة اورست بلند ترین قلّة جهان ، برای ایران اسلامی مایۀ افتخار و سرفرازی است .

وی افزود : لازمه دستیابی به یک جامعه پیشرفته ، مصمّم و فکور ، توجّۀ به ـ ورزش ـ است و جوانان به عنوان نیرو های اصلی جامعه ، بیشترین اشتیاق وحضور را در عرصه ورزش دارند .

رئیس جمهـوری اضافه کرد : بدون اهتمام به ورزش ، نمی توانیم مدّعی دستیابی به یک برنامه ـ بسامان ـ و ـ بهنجار ـ پیشرفت باشیم .

آقای خاتمی گفت : اگر عزم صمیمی و اراده نیرومندی که بیانگر سلامت و تعادل شخصیّت است ، وجود نداشته باشد ، ورزش به معنای صحیح کلمه تحقّق پیدا نمی کند .

رئیس جمهوری اهتمام دولت در ایجاد زمینه ها و شرایط مناسب برای پرورش و ظهور استعدادهای بر جستۀ ورزشی را خاطر نشان کرد و اظهار داشت : باید تلاش کنیم در همة رشته ها و عرصه ها و به خصوص در جبهة اخلاق ، جوانمردی ، و منش انسانی ، شا یستگی های واقعی و ارزشمند ملّت بزرگ ایران را از طریق شما ورزشکاران در معرض دید جهانیان قرار دهیم .

وی گفت : با تدبیر و برنامه ریزی ، باید ورزش را به کانونی برای همبستگی ، همدلی و همکاری در جهت بر داشتن گامهای بلند تر در تمامی عرصه ها تبدیل کنیم .

آقای خاتمی اضافه کرد : آنچه مهم است ، اندیشه ای است که پشت این اراده و توان جسمی وجود دارد ، یعنی هدف گیری ، شناخت ، تشخیص و با لاخره تصمیم و عمل که لازمه اش قوّة جسمانی است در این صورت است که ورزش تحقّق پیدا می کند .

رئیس جمهـوری توجّـه به اندیشـه ، هـدف گذاری و برنامه ریزی را برای دستیابی به موفّقیّت هـای ورزشی ضروری خواند و افزود : ورزش در هر کشور نشانة تدبیر ، تصمیم و توان برنامه ریزی آن کشور است و با توجّه به استعداد فوق العادّه مردم و جوانان ما ، باید با برنامه ریزی و استفادة بهتر از این نیروها ، حضور گسترده تری در عرصۀ ورزش دنیای امروز داشته باشیم .

آقـای خـاتمی گفت : ورزش کوهنوردی دارای جنبه ای نمادین است .کوهها مظهر و نماد سر بلندی ، صلابت و استقامت زمین و زندگی هستند . رام کردن این مظاهر ، اوج زندگی ، توانمندی ، افتخارو سر بلندی انسانهاست . وی اضا فه کرد : کسانی که بر قلّه های بلند و رفیع صلابت زمین یعنی کو هها پا می گذارند ، نمونة بر جستة صلابت انسانی و نشانگر توان منحصر به فرد انسان نسبت به سایر موجودات هستی هستند .

رئیس جمهوری گفت : قدرت انسانی که برتر از قدرت کوههاست باید در خدمت انسان و انسانیان قرار بگیرد و برای ما انسانها ی مسلمان ، موحّد و متدیّن ، این صلابت و قدرت و برجستگی باید در خدمت بندگی خدا که عین آزادی و آزادگی در برابر غیر خداست ، به کار گرفته شود .

آقای خاتمی صعود افتخار آمیز به رفیع ترین قلّة جهان را حاصل تلاش گروهی و جمعی تیم کوهنوردی دانست و خطاب به کوهنوردان گفت : تلاش شما برای همۀ ما افتخار آمیز و مایۀ مباهات است و تمام قهرمانان ما نمایندگان سر بلندی کشور هستند .

 

وی در ادامه ، به خا طر حضور تیم ملّی فوتبال کشورمان در مسابقات جام جهانی فرانسه و همبستگی ، همـدلی و بـازی جـوانمـردانـه قهـرمـانـان تیـم مـلّی ، از همـۀ مربّیان ، سر پرستان ، دست اندرکاران و بازیکنان تیم ملّی تشکّر کرد .

رئیس جمهوری گفت : این برای ما پیروزی بزرگی است که در عین رعایت اخلاق ، ادب و جوانمردی ، توان و مهارتهای ورزشی و فکری خود را بروز و ظهور دهیم .

آقای خاتمی ، پیروزی و شکست را امری طبیعی در ورزش دانست و گفت : پیروزی واقعی به معنای آن است که انسان همة تلاش خود را بکارگیرد ، آنچه که در نخستین مسابقات عزیزانمان شاهد بودیم و تلاش شما کوهنوردان عزیزکه با صلابت و آرامش در جریان صعود به اورست ، جان دو انسان را نیز نجات دادید ، نشانگر جوانمردی و روح پهلوانی ورزشکاران ایرانی است .

حجّت الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی ، با ارسال پیامی به اعضای تیم ملّی فوتبال کشورمان ، بازیکنان ایران را به بازیهای جوانمردانه و رعایت نظم و اخلاق فرا خواند .

متن کامل این پیام که توسّط محسن صفایی فراهانی رئیس فدراسیون فوتبال خطاب به اعضای تیم ایران قرائت شد ، به این شرح است :

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آغـاز رقابـت های ورزشی تیم ملّی فوتبال در مسابقات جام جهانی فوتبال را به عنوان پهنة جدید تجلّی تلاش ، اراده ، ایمان و اخلاق جوانان برومند کشور به شما بازیکنان ، مربّیان ، مسؤولان و دست اندرکاران سخـت کوش و غیرتمـند و متعهّـد فوتبـال و همـۀ ورزشکاران و ورزش دوستان تهنیت می گویم .

جای خوشحالی است که تیم ملّی فوتبـال توانسـت با تلاش در خور تقدیر خویش مراحل دشواری را پشت سر گذارد و با راهیابی به جام جهانی به شور و اشتیاق و امید ملّت شریف بزرگوار ایران پاسخ گوید .

ارزش والای این پیـروزی بیـش از هر چیز در همّت ، حمیّت ملّـی و پایبنـدی به اصول و ارزش های اسلامی و اخلاقی شما ورزشکاران عزیز و تلاش حداکثر و بی شائبۀ مسؤولان محترم و توجّه به حمایت گستردة مردم رشید کشور نهفته است ، چیزی که بدون تردید لطف بیکران خداوند را پی داشته و دارد .

امیدواریم در این مرحله نیز شما با پاسداری از این تلاش و تعهّد و غیرت مندی گامهای بلند دیگری را در دفاع از مسؤولیّت های ورزشی و اخلاقی خویش بر دارید .

بـرد و باخـت در جام جهانـی پایان راه نیست ، بلـکه آغاز راهی نو برای بهـره بـرداری از قابلیّت های سرشار نسل جوان به اتّکای تجربه های گذشته است .

شما با کارنامۀ سر شار از ایمان ، اراده و امید ، به این مسابقات راه یافتید و مسؤولان نیز با توجّه به امکانات و مقـدورات کشـور برای حضور هر چه بهـتر شما در این عرصه ازهیچ کوششی فرو گذار نکردند و اکنون زمان آن است که با اتّکال به خداوند و باور خود با تمام توان از کیـان ورزش کشور و عزّت و اقتدار ایران اسلامی دفاع کنید .

بدون تردید انتظار همگان ، انجام بازی های جمـعی ، غیرتمنـدانه و جوانمردانه است که بر رعایت نظم و اخلاق و احترام به قوانین و مقرّرات در زمین بازی ، دوری از مسا ئل فردی ، توجّه به اهداف گروهی و نگاهبانی از ارزش های دینی و ملّی مبتنی با شد .

ایـن بزرگتـریـن پـیـروزی شماسـت که بزرگتـر از بر دو بـاخـت و زاد راه موفّـقیّت های چشمگیرتر در آینده است . [17]

در دین مبین اسلام در مورد تربیت بدنی راهنمایی های فراوانی شده است . تیراندازی ، سوارکاری و ورزش های بدنی ، به طور عموم جزیی از ورزش های تربیت بدنی در اسلام می باشند . از حضرت رسول اکرم ( ص ) در این مورد روایاتی وجود دارد و فقهای اسلامی بخشی از کتب خود را به این موضوع اختصاص داده اند .

منظـور از این گونه تربیت ، تقویت جسم و تمرین آن برای تحمّل ناهمواری هاست ؛ زیرا بهره برداری و تمتّع از زنـدگی ، همـواره یکی از اهداف تربیت بدنی در اسلام بوده است و بدن ناتوان نمی تـواند بهـرة خـویش را از زنـدگی بـه دسـت آورد . دیـن اسـلام به امور بدنی احترام می گذارد ، ولی بـدن را به حـال خـود رها نمی کند ؛ بلکه در سیستم آن تنظیم و تعدیل ایجاد می کند ؛ زیرا اگر امور بدنی مطلق العنان و افسار گسیخته شود ، دیگر نمی توان آن را مهار کرد .

اهمّیّت امور بدنی در اسلام تا حدّی است که به خاطر حفظ سلامتی ، در مواردی حتّی احکام واجبات عوض می شود ؛ اندیشمندان اسلامی در این باب گفتاری دارند که به بعضی از آنها اشاره می شود :

حکیم ابو نصر فارابی در کتاب « اخلاق » خود آورده است :

« اخلاق و پرورش آن ، بنای کمال فردی و جمعی محسوب می شود و تکمیل این بنا به واسطة آموزش جسمانی انجام می گیرد . »

بوعلی سینا در مورد برنامة درسی می گوید :

« برنامة مکتب در ظرف هشت سال عبارت خواهد بود از آموختن قرآن ، تعلیمات دینی ، تدریس زبان ، تعلیم اشعاری که متضمّن آداب شریف و مکارم اخلاق باشد ، ورزش ، هنر و پیشه و آنچه برای آموختن صنعت لازم است .[18]

آقای سيّد جواد اسماعیلی در مورد حضرت علی ( ع ) در مقاله ای چنین می نگارد :

« علی کسـی اسـت که وقتی در برابر طفلی یتیم می ایستد ، می گرید و وقتی در میدان نبرد ، زورگویان و سلطه گـران و مزدوران طاغوت زمان خود را در برابر خود می بیند ، دلاورانه شمشیر می کشد و مردانه می جنگد و با سخت دلی ، دشمنان اسلام را به خون می کشد . علی ورزشکار نیست ، اما ورزیده است و برتر و بیش تر از قدرت بازو و نیروی جسمانی ، عظمت روح دارد ، و به قول « ردلف زایگر آلمانی » ـ که زندگی پرافتخار علی ( ع )  را در کتابی جمع آوری کرده ـ علی ( ع ) خداوند علم و شمشیر است . . . . »

وی در بخش دیگری از همین مقاله ، به الگو قرار گرفتن حضرت علی ( ع ) برای پهلوانان ایرانی اشاره نموده و چنین می نویسد :

« پهلوانان و نام آوران ایرانی ، مخصوصاً آن ها که در گودها و زورخانه های زیر زمینی ، دست و دلشان در کار ورزش است ، علی را شناخته اند ، از او یاری می جویند و از او می گویند و راهشان و کارشان و حتّی حرکات ورزششان را با یاد علی آغاز می کنند . »[19]    

در جهان بینی توحیدی اعتقاد بر این است که جهان از مشیّت حکیمانه ای به وجود آمده و هـدف نظام هستـی بر اساس خیر و صلاح موجودات و رساندن به کمالات شایسته ، بنیان شده است . از طرفی انسان برای رسیدن به کمال خود ، مسؤولیّت هایی دارد و خداوند متعال با توجّه به نیّت و تلاش انسان او را پاداش می دهد ، به علاوه مزیّت بزرگ جهان بینی توحیدی ، تعهّد و تقیّد افراد در برابر دیگران بوده و انسان را از پوچ گرایی و بی هدفی نجات می بخشد .

جهــان بینی اسـلامی عـلاوه بر استفـاده از استدلال و تکیه بر عقل که به آن رنگ فلسفی می دهد مشتمل بر حرمت بخشیدن به اصولی است که آن را جاودانی می سازد . بر این اساس زندگی بشر در بستر آرمانیش که منبعث از فطرت اوست ، هدایت شده و فرد به وسیلة حکمت الهی آرامش خود را به دست می آورد . به علاوه جهان بینی اسلامی ضمن هدایت فرد به سوی کمال انسانی ، وجود وی را به فضایل اخلاقی و سجایای ملکوتی مزیّن می سازد ، به نحوی که او خود را در این جهان پهنـاور تنها نمی یابد و در مشکلات از خالق یکتا مدد می طلبد . درک این مطلب بسیار آسان است ؛ زیرا ما هر روز خود شاهد این مدد طلبی هستیم که نمونة بارز این پدیده در مسـابقـات بیـن المللی بیـن ملّت هـا و اقـوام مختلف چهـار گوشة دنیا مشهود است . مشاهدة وزنه برداری که قبل از بلند کردن وزنة سنگین ، سر خود را به درگاه خداوند بی نیاز بلند کرده و با استمداد از او طلب پیروزی می کند و حتّی بعد از پیروزی نیز به طریقی شکرگزاری می کند ، دالّ بر این مدّعاست . ورزشکاران ما که در جهان ورزش و رقابت های بین المللی به بازی جوانمردانه مشهـورند و فضـایل اخـلاقی آنان زبانزد داوران و مسؤولان جهانی ورزش است ، متّکی بر این جهان بینی اند که سابقة تاریخی دارد : زیرا الگو و راهنمای آنان مولا علی ( ع ) راد مرد بزرگی است که جهان بر جوانمردی و مردانگی او صحّه گذاشته است .

فردوسی شاعر حماسه سرای ایران نیز به شکل زیبایی نشان داده که رستم قهرمان ملّی ایران در مبارزات سهمگین خود با وجود آمادگی بدنی قبل از کارزار از خدای بزرگ مدد می طلبد .

   بپـوشیــد رستـم سلیـح نبـرد                  بسی از جهان آفرین یاد کرد

   بگفت این و بنهاد سر بر زمین                    همی خواند بر کردگار آفرین

   همـی گفت کای داور کردگار                     بگـردان تـو از مـا بد روزگار

یکی از وظایف مهم مربّیان تربیت بدنی این است که بازیکنان را در رقابت های ورزشی راهنمایی کنند تا بهترین روش های آموخته شده را به کار گیرند و سعی کنند تا هنگام بازی از راه و روش جوانمردی دور نشوند و برای پیروزی خود تلاش کنند و در صورت عدم پیروزی بتوانند بر اعصاب خود مسلّط شوند . خوشبختانه اخیراً مسؤولان مسابقات جهانی به این نکته توجّه کرده و علاوه بر تیم برنـده ، تيــم هایی را که بازی خوب و جوانمردانه ارایه داده اند نيز مورد تشویق قرار می دهند .[20]

جوامع اسلامی با توجّه به سفارش های پیشوای گرامی اسلام که برخی از مهارت های ورزشی و تفریحی را به منظور گذراندن اوقات فراغت برای هدف های اجتماعی و نظامی و مذهبی به مردم تعلیم می داد و علاوه بر تشویق مردم به شرکت در این گونه فعّالیّت ها ، خود نیز در آن ها شرکت می فرمود ، باید تسهیلاتی را در رشد و توسعة استعدادهای جسمی و روانی جوانان و هدایت آنان به سوی کمال انسانی و اسلامی فراهم آورند تا آینده سازان این نظام الهی بتوانند در خدمت نهضت اسلامی قرار گرفته ، موجبات ترقّی و تعالی مادّی و معنوی خود و جامعه را میسّر سازند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                              من ا ... التّوفیق

                                  زهرا خلفی ـ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ـ دزفول

                                                             اردیبهشت 1385        

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پانوشت ها

 

 

 

 

 

1 ـ  ورزش در اسلام ، بخشی از صص 17 ، 18 ، 20 تا 26

2 ـ همان كتاب ، بخشي از صص 32 تا 38 و 41 تا 59 و 76 تا 78

3  ـ زبدة الاحادیث یا 1550 حدیث ، شمارة 456

4  ـ نهج الفصاحه  ، شمارة 2819

5 ـ پیام پیامبر ، بخشی از ص 674

6 ـ ورزش در اسلام ، بخشی از ص 181

7 ـ مجمـوعه مقـالات دوّمین کنگرة علمـی ورزش مـدارس با تأکیـد بر دورة ابتدایی ، بخشی از صص 133 ، 134 ، 207 ، 232 ، 427 تا 430

8 ـ تربيت بدنی عمومی ، بخشی از صص ، 3 ، 4 ، 8 تا 14

9 ـ ورزش و ارزش ، شمارة 133 ، بخشی از ص 48

10 ـ ورزش در اسلام ، بخش هایی از صص 119 تا 121

11 ـ همان کتاب ، بخشی از صص 193 تا 195

12 ـ همان کتاب ، بخشی از صص 215 و 216

13  ـ قرآن کریم ، بهاءالدّین خرّمشاهی ، بخشی از ص 184

14 ـ بازنگری بر فعّالیّت های بدنی ، بخشی از صص 111 و 122

15 ـ ورزش و ارزش ، شمارة 144 ، بخشی از ص 8 و 9

16 ـ ورزش در اسلام ، بخشی از صص 219 تا 221

17 ـ دنیای ورزش ، شمارة 1314 ، بخشی از ص 3

18 ـ مجموعه مقالات اوّلین کنگرة علمی ورزش مدارس کشور ، بخشی از صص 69 تا 70

19 ـ ورزش در اسلام ، بخشی از ص 212

20 ـ اصول و فلسفة تربیت بدنی ، بخشی از صص 12 و 13


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مقالات ، ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در، ،
:: برچسب‌ها: ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در,

نوشته شده توسط زهرا خلفی در شنبه 14 شهريور 1394


:: پنجمین کتاب منتشر شده از اینجانب:
:: زن در قرآن (انگلیسی)
:: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: ویژگی های بارز شهید ثالث
:: زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
:: « انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
:: کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
:: مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
:: عدالت و ارزشهای انسانی در عصر جهانی شدن
:: همسر آزاري و خشونت خانواده
:: نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
:: پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
:: سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
:: رباعیات
:: نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)





به وبلاگ من خوش آمدید




:: ارديبهشت 1403;
:: تير 1402;
:: خرداد 1396;
:: مهر 1394;
:: شهريور 1394;

آبر برچسب ها

دانشگاه , زهرا خلفی , الگو , رفتار , پیامبر , قرآن , دشمن , شناسایی , سیره معصومین , اسلام , دشمنان ایران , رهبر , دانلود , دانلودکتاب , دانلودمقاله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by zahrakhalafi